۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Curtail

kərˈteɪl kɜːˈteɪl

گذشته‌ی ساده:

curtailed

شکل سوم:

curtailed

سوم‌شخص مفرد:

curtails

وجه وصفی حال:

curtailing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

کوتاه کردن، مختصر نمودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Illness caused him to curtail his stay.

بیماری موجب شد که از مدت اقامت خود بکاهد.

the curtailment of liberty

محدودیت آزادی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the curtailment of expenditures

کاهش هزینه‌ها

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد curtail

  1. verb cut short; abridge
    Synonyms:
    reduce shorten cut decrease diminish abbreviate contract lessen trim cut back dock slash clip lop truncate downsize retrench pare down halt minify chop boil down cramp roll back put in nutshell get to meat
    Antonyms:
    increase extend lengthen prolong

سوال‌های رایج curtail

گذشته‌ی ساده curtail چی میشه؟

گذشته‌ی ساده curtail در زبان انگلیسی curtailed است.

شکل سوم curtail چی میشه؟

شکل سوم curtail در زبان انگلیسی curtailed است.

وجه وصفی حال curtail چی میشه؟

وجه وصفی حال curtail در زبان انگلیسی curtailing است.

سوم‌شخص مفرد curtail چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد curtail در زبان انگلیسی curtails است.

ارجاع به لغت curtail

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «curtail» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/curtail

لغات نزدیک curtail

پیشنهاد بهبود معانی