گذشتهی ساده:
diminishedشکل سوم:
diminishedسومشخص مفرد:
diminishesوجه وصفی حال:
diminishingکم شدن، نقصان یافتن، تقلیل یافتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her strength has diminished considerably.
نیروی او به طور قابلملاحظهای کم شده است.
Desertions and deaths diminished the number of his soldiers.
فرار و مرگ و میر شمار سربازان او را تقلیل داد.
The passing years did not diminish their friendship.
گذشت سالها از دوستی آنها نکاست.
Their misery diminishes all human beings.
سیهروزی آنها همهی انسانها را خفیف میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «diminish» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/diminish