امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tear Down

American: tɪrˈdaʊn British: tɪədaʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb verb - transitive C2
پاره‌پاره و متلاشی کردن، درهم دریدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tear down

  1. verb demolish, raze
    Synonyms:
    annihilate bulldoze crush decimate devastate devour dilapidate disassemble dismantle flatten knock down level obliterate pulverize ruin smash take apart total trash wipe off the map wreck

ارجاع به لغت tear down

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tear down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tear-down

لغات نزدیک tear down

پیشنهاد بهبود معانی