گذشتهی ساده:
pulverizedشکل سوم:
pulverizedسومشخص مفرد:
pulverizesوجه وصفی حال:
pulverizingساییدن، نرم کردن، پودر کردن، نرم کوبیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to pulverize coffee beans
خردکردن دانههای قهوه
buildings which were pulverized by the tornado
ساختمانهایی که توسط گردباد با خاک یکسان شده بودند
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pulverize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pulverize