زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Crush

krʌʃ krʌʃ

گذشته‌ی ساده:

crushed

شکل سوم:

crushed

سوم‌شخص مفرد:

crushes

وجه وصفی حال:

crushing

شکل جمع:

crushes

معنی crush | جمله با crush

verb - intransitive C2

فشردن، چلاندن، له شدن، خردشدن، با صدا شکستن، (مجازاً)شکست دادن، پیروزشدن بر

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

He was crushed under the wheels of a truck.

او زیر چرخ‌های کامیون له شد.

crushed rock

سنگ خردشده

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Nadder Shah crushed the Indian army.

نادرشاه قشون هندیان را در هم کوبید.

under a crushing burden of debt

زیر سنگینی خردکننده‌ی قرض

She crushed her child to her breast.

او کودک خود را بر سینه‌ی خود فشرد.

We were crushed into the elevator.

ما را چپاندند توی آسانسور.

verb - intransitive

غذا و آشپزی له کردن، خرد کردن، آرد کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

They crush grapes to make grape juice.

برای گرفتن آب انگور، انگورها را می‌چلانند.

Poverty had crushed his spirit.

فقر روح او را خرد کرده بود.

noun countable

یک شیفتگی شدید و معمولا گذرا، خاطرخواهی، عشق زودگذر، دلدادگی

He had a crush on the neighbor's daughter.

او از دختر همسایه خیلی خوشش می‌آمد.

to have a crush on someone

خاطرخواه کسی بودن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد crush

  1. noun crowd of animate beings
    Synonyms:
    gathering crowd group party throng multitude horde press push jam tumult drove
  1. noun infatuation
    Synonyms:
    passion desire love affair flame infatuation puppy love beguin torch
    Antonyms:
    hate hatred dislike
  1. verb compress, smash
    Synonyms:
    press squeeze smash push pound break compress mash squash hug embrace crowd jam rumple wrinkle crease crumble bruise beat tread trample express powder pulverize crunch total squish bray buck romp triturate comminute contuse kablooey enfold contriturate
    Antonyms:
    release let go uncompress unwrinkle
  1. verb defeating soundly
    Synonyms:
    defeat beat overcome conquer vanquish overpower subdue suppress reduce kill annihilate ruin demolish wreck obliterate extinguish quell squelch stamp out overwhelm bear down force down blow away blot out ice strangle subjugate quelch
    Antonyms:
    lose surrender yield
  1. verb humiliate
    Synonyms:
    shame hurt put down mortify abash suppress quell overwhelm chagrin browbeat dispose of dump put away quash
    Antonyms:
    praise encourage compliment build up inspirit

سوال‌های رایج crush

معنی crush به فارسی چی می‌شه؟ (دل‌باختگی یک‌طرفه)

کلمه‌ی «crush» در زبان فارسی به «دل‌باختگی»، «شیفتگی موقتی» یا «علاقه‌ی یک‌طرفه و خاموش» ترجمه می‌شود.

دل‌باختگی، یا همان «crush» در زبان انگلیسی، یکی از تجربه‌های احساسی نسبتاً رایج در دوران نوجوانی و جوانی است؛ هرچند که در بزرگسالی نیز ممکن است به شکل‌های متفاوتی بروز پیدا کند. این احساس معمولاً زمانی شکل می‌گیرد که فردی به شخصی دیگر—چه آشنا و چه غریبه—جذب می‌شود، بدون این‌که الزاماً رابطه‌ای عمیق، منطقی یا متقابل میان آن‌ها شکل گرفته باشد. در واقع، crush بیش از آن‌که بر مبنای شناخت باشد، بر پایه‌ی برداشت‌ها، خیال‌پردازی‌ها و تصویر ذهنی فرد از شخص مورد نظر استوار است.

یکی از ویژگی‌های مهم این نوع علاقه، ماهیت یک‌طرفه و در بسیاری مواقع، پنهانی آن است. فرد دل‌باخته معمولاً احساسات خود را نزد دیگران ابراز نمی‌کند، یا در ابراز آن دچار تردید و اضطراب است. همین پنهان‌کاری باعث می‌شود احساس crush اغلب با حس رازآلودگی، هیجان، اضطراب، و حتی شیرینی خاصی همراه باشد. گاه فرد به‌صورت افراطی درباره‌ی طرف مقابل خیال‌پردازی می‌کند و او را به سطحی از کمال می‌رساند که با واقعیت فاصله دارد.

در روان‌شناسی، crush به‌عنوان مرحله‌ای طبیعی از رشد عاطفی و اجتماعی شناخته می‌شود. این تجربه به افراد کمک می‌کند تا احساسات، نیازهای درونی، و مرزهای عاطفی خود را بهتر بشناسند. گاهی اوقات این احساس می‌تواند به مرحله‌ای عمیق‌تر از عشق یا رابطه‌ی واقعی منتهی شود، اما اغلب نیز پس از مدتی، با کاهش هیجان یا مواجهه با واقعیت‌ها، به خودی خود فروکش می‌کند. مهم‌ترین نکته در تجربه‌ی crush این است که فرد بتواند بین تصویر ذهنی و شخصیت واقعی طرف مقابل تمایز قائل شود و خود را از وابستگی بیش از حد حفظ کند.

از نظر فرهنگی و هنری، مفهوم crush بارها و بارها در موسیقی، سینما، ادبیات و هنرهای تجسمی به تصویر کشیده شده است. شخصیت‌های داستانی که درگیر احساسات خام و بی‌پاسخ هستند، اغلب نماینده‌ی بخشی از روان انسانی‌اند که با اشتیاق، تردید، یا خجالت همراه است. در موسیقی پاپ، ترانه‌هایی که درباره‌ی دوست‌داشتن از دور یا عشق‌های یک‌طرفه‌اند، بیانگر تجربه‌ی جهانی crush هستند. در سینما نیز بارها شاهد روایت‌هایی بوده‌ایم که شخصیت اصلی، شیفته‌ی کسی می‌شود که از احساسات او بی‌خبر است یا به او بی‌توجهی می‌کند.

crush هرچند ممکن است سطحی، ناپایدار یا یک‌طرفه باشد، اما به‌عنوان بخشی از زندگی عاطفی انسان، دارای اهمیت و ارزش است. این احساس، آینه‌ای است برای شناخت بهتر خود؛ برای درک این‌که چه چیزی ما را جذب می‌کند، به چه نوع ارتباطی نیاز داریم، و چگونه با احساسات حل‌نشده یا شکست‌خورده کنار می‌آییم. به همین دلیل، crush را نباید صرفاً یک احساس کودکانه یا بی‌ارزش دانست، بلکه می‌توان آن را فرصتی دانست برای آموختن، رشد کردن، و شناختن عمیق‌تر قلب خود.

گذشته‌ی ساده crush چی میشه؟

گذشته‌ی ساده crush در زبان انگلیسی crushed است.

شکل سوم crush چی میشه؟

شکل سوم crush در زبان انگلیسی crushed است.

شکل جمع crush چی میشه؟

شکل جمع crush در زبان انگلیسی crushes است.

وجه وصفی حال crush چی میشه؟

وجه وصفی حال crush در زبان انگلیسی crushing است.

سوم‌شخص مفرد crush چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد crush در زبان انگلیسی crushes است.

معنی crush به فارسی چی می‌شه؟ (له کردن)

کلمه‌ی «crush» در زبان فارسی به «خُرد کردن»، «له کردن» یا «فشار دادن تا متلاشی شدن» ترجمه می‌شود.

در معنای فیزیکی، «crush» به عملی گفته می‌شود که در آن چیزی تحت فشار قرار می‌گیرد تا ساختار آن شکسته یا متلاشی شود. این عمل ممکن است با ابزارهایی مانند دست، دستگاه‌های صنعتی، یا حتی در اثر نیروی طبیعی مانند زمین‌لرزه یا ریزش صخره‌ها رخ دهد. برای مثال، وقتی دانه‌های فلفل را در هاون می‌کوبیم، در واقع در حال «خرد کردن» آن‌ها هستیم. این فعل در زمینه‌های مختلفی از زندگی روزمره تا فرایندهای صنعتی کاربرد دارد.

در صنایع غذایی، عمل خرد کردن بخش جدایی‌ناپذیری از آماده‌سازی مواد غذایی به شمار می‌رود. دانه‌ها، میوه‌ها، سبزیجات، یخ، و بسیاری از مواد اولیه باید پیش از پخت یا فرآوری، خرد شوند تا هم فرایند آماده‌سازی آن‌ها آسان‌تر شود و هم طعم یا بافت بهتری پیدا کنند. در این زمینه، دستگاه‌هایی مانند خردکن، آسیاب یا پرس به کار می‌روند تا مواد را با دقت و یکنواختی خرد کنند. همچنین در برخی نوشیدنی‌ها مانند موهیتو، برگ نعنا و قطعات لیمو به‌طور خفیف له می‌شوند تا عطر و طعم آن‌ها آزاد شود.

در حوزه‌ی صنعت و مهندسی، مفهوم «crushing» نقش بسیار مهم‌تری دارد. مثلاً در صنعت استخراج معادن، سنگ‌ها پس از استخراج باید خرد شوند تا به اندازه‌ای مناسب برای حمل، ذوب یا استفاده در ساختمان‌سازی برسند. ماشین‌های عظیم‌الجثه‌ای مانند «سنگ‌شکن‌ها» (crushers) برای انجام این کار طراحی شده‌اند. این عملیات معمولاً طی چند مرحله‌ی متوالی انجام می‌شود و گاهی نیازمند بررسی‌های دقیق مهندسی برای اطمینان از ایمنی و بازده بالا است.

در مهندسی مکانیک و طراحی سازه‌ها، «crush resistance» یا مقاومت در برابر له‌شدگی یکی از فاکتورهای مهم در انتخاب مواد و طراحی قطعات محسوب می‌شود. قطعاتی مانند بدنه‌ی خودرو باید به گونه‌ای طراحی شوند که در هنگام برخورد شدید، انرژی ضربه را با له شدن کنترل‌شده جذب کرده و از انتقال آن به سرنشینان جلوگیری کنند. به همین دلیل، مطالعه‌ی رفتار مواد در برابر نیروی خردکننده یکی از حوزه‌های مهم در طراحی صنعتی و ایمنی است.

واژه‌ی «crush» در معنای فیزیکی آن، مفهومی فراتر از صرفاً شکستن یا له کردن دارد. این واژه دلالت بر اعمال فشار تا رسیدن به نقطه‌ی فروپاشی دارد—چه در مورد جسم سختی مانند سنگ و چه در زمینه‌های ظریف‌تری مثل بافت‌های گیاهی یا حتی طراحی تجهیزات حساس. درک دقیق این مفهوم، چه در خانه و چه در صنعت، بخش مهمی از دانش عملی ما را تشکیل می‌دهد.

ارجاع به لغت crush

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crush» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crush

لغات نزدیک crush

پیشنهاد بهبود معانی