گذشتهی ساده:
crushedشکل سوم:
crushedسومشخص مفرد:
crushesوجه وصفی حال:
crushingشکل جمع:
crushesفشردن، چلاندن، له شدن، خردشدن، با صدا شکستن، (مجازاً)شکست دادن، پیروزشدن بر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
He was crushed under the wheels of a truck.
او زیر چرخهای کامیون له شد.
crushed rock
سنگ خردشده
Nadder Shah crushed the Indian army.
نادرشاه قشون هندیان را در هم کوبید.
under a crushing burden of debt
زیر سنگینی خردکنندهی قرض
She crushed her child to her breast.
او کودک خود را بر سینهی خود فشرد.
We were crushed into the elevator.
ما را چپاندند توی آسانسور.
غذا و آشپزی له کردن، خرد کردن، آرد کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They crush grapes to make grape juice.
برای گرفتن آب انگور، انگورها را میچلانند.
Poverty had crushed his spirit.
فقر روح او را خرد کرده بود.
یک شیفتگی شدید و معمولا گذرا، خاطرخواهی، عشق زودگذر، دلدادگی
He had a crush on the neighbor's daughter.
او از دختر همسایه خیلی خوشش میآمد.
to have a crush on someone
خاطرخواه کسی بودن
کلمهی «crush» در زبان فارسی به «دلباختگی»، «شیفتگی موقتی» یا «علاقهی یکطرفه و خاموش» ترجمه میشود.
دلباختگی، یا همان «crush» در زبان انگلیسی، یکی از تجربههای احساسی نسبتاً رایج در دوران نوجوانی و جوانی است؛ هرچند که در بزرگسالی نیز ممکن است به شکلهای متفاوتی بروز پیدا کند. این احساس معمولاً زمانی شکل میگیرد که فردی به شخصی دیگر—چه آشنا و چه غریبه—جذب میشود، بدون اینکه الزاماً رابطهای عمیق، منطقی یا متقابل میان آنها شکل گرفته باشد. در واقع، crush بیش از آنکه بر مبنای شناخت باشد، بر پایهی برداشتها، خیالپردازیها و تصویر ذهنی فرد از شخص مورد نظر استوار است.
یکی از ویژگیهای مهم این نوع علاقه، ماهیت یکطرفه و در بسیاری مواقع، پنهانی آن است. فرد دلباخته معمولاً احساسات خود را نزد دیگران ابراز نمیکند، یا در ابراز آن دچار تردید و اضطراب است. همین پنهانکاری باعث میشود احساس crush اغلب با حس رازآلودگی، هیجان، اضطراب، و حتی شیرینی خاصی همراه باشد. گاه فرد بهصورت افراطی دربارهی طرف مقابل خیالپردازی میکند و او را به سطحی از کمال میرساند که با واقعیت فاصله دارد.
در روانشناسی، crush بهعنوان مرحلهای طبیعی از رشد عاطفی و اجتماعی شناخته میشود. این تجربه به افراد کمک میکند تا احساسات، نیازهای درونی، و مرزهای عاطفی خود را بهتر بشناسند. گاهی اوقات این احساس میتواند به مرحلهای عمیقتر از عشق یا رابطهی واقعی منتهی شود، اما اغلب نیز پس از مدتی، با کاهش هیجان یا مواجهه با واقعیتها، به خودی خود فروکش میکند. مهمترین نکته در تجربهی crush این است که فرد بتواند بین تصویر ذهنی و شخصیت واقعی طرف مقابل تمایز قائل شود و خود را از وابستگی بیش از حد حفظ کند.
از نظر فرهنگی و هنری، مفهوم crush بارها و بارها در موسیقی، سینما، ادبیات و هنرهای تجسمی به تصویر کشیده شده است. شخصیتهای داستانی که درگیر احساسات خام و بیپاسخ هستند، اغلب نمایندهی بخشی از روان انسانیاند که با اشتیاق، تردید، یا خجالت همراه است. در موسیقی پاپ، ترانههایی که دربارهی دوستداشتن از دور یا عشقهای یکطرفهاند، بیانگر تجربهی جهانی crush هستند. در سینما نیز بارها شاهد روایتهایی بودهایم که شخصیت اصلی، شیفتهی کسی میشود که از احساسات او بیخبر است یا به او بیتوجهی میکند.
crush هرچند ممکن است سطحی، ناپایدار یا یکطرفه باشد، اما بهعنوان بخشی از زندگی عاطفی انسان، دارای اهمیت و ارزش است. این احساس، آینهای است برای شناخت بهتر خود؛ برای درک اینکه چه چیزی ما را جذب میکند، به چه نوع ارتباطی نیاز داریم، و چگونه با احساسات حلنشده یا شکستخورده کنار میآییم. به همین دلیل، crush را نباید صرفاً یک احساس کودکانه یا بیارزش دانست، بلکه میتوان آن را فرصتی دانست برای آموختن، رشد کردن، و شناختن عمیقتر قلب خود.
گذشتهی ساده crush در زبان انگلیسی crushed است.
شکل سوم crush در زبان انگلیسی crushed است.
شکل جمع crush در زبان انگلیسی crushes است.
وجه وصفی حال crush در زبان انگلیسی crushing است.
سومشخص مفرد crush در زبان انگلیسی crushes است.
کلمهی «crush» در زبان فارسی به «خُرد کردن»، «له کردن» یا «فشار دادن تا متلاشی شدن» ترجمه میشود.
در معنای فیزیکی، «crush» به عملی گفته میشود که در آن چیزی تحت فشار قرار میگیرد تا ساختار آن شکسته یا متلاشی شود. این عمل ممکن است با ابزارهایی مانند دست، دستگاههای صنعتی، یا حتی در اثر نیروی طبیعی مانند زمینلرزه یا ریزش صخرهها رخ دهد. برای مثال، وقتی دانههای فلفل را در هاون میکوبیم، در واقع در حال «خرد کردن» آنها هستیم. این فعل در زمینههای مختلفی از زندگی روزمره تا فرایندهای صنعتی کاربرد دارد.
در صنایع غذایی، عمل خرد کردن بخش جداییناپذیری از آمادهسازی مواد غذایی به شمار میرود. دانهها، میوهها، سبزیجات، یخ، و بسیاری از مواد اولیه باید پیش از پخت یا فرآوری، خرد شوند تا هم فرایند آمادهسازی آنها آسانتر شود و هم طعم یا بافت بهتری پیدا کنند. در این زمینه، دستگاههایی مانند خردکن، آسیاب یا پرس به کار میروند تا مواد را با دقت و یکنواختی خرد کنند. همچنین در برخی نوشیدنیها مانند موهیتو، برگ نعنا و قطعات لیمو بهطور خفیف له میشوند تا عطر و طعم آنها آزاد شود.
در حوزهی صنعت و مهندسی، مفهوم «crushing» نقش بسیار مهمتری دارد. مثلاً در صنعت استخراج معادن، سنگها پس از استخراج باید خرد شوند تا به اندازهای مناسب برای حمل، ذوب یا استفاده در ساختمانسازی برسند. ماشینهای عظیمالجثهای مانند «سنگشکنها» (crushers) برای انجام این کار طراحی شدهاند. این عملیات معمولاً طی چند مرحلهی متوالی انجام میشود و گاهی نیازمند بررسیهای دقیق مهندسی برای اطمینان از ایمنی و بازده بالا است.
در مهندسی مکانیک و طراحی سازهها، «crush resistance» یا مقاومت در برابر لهشدگی یکی از فاکتورهای مهم در انتخاب مواد و طراحی قطعات محسوب میشود. قطعاتی مانند بدنهی خودرو باید به گونهای طراحی شوند که در هنگام برخورد شدید، انرژی ضربه را با له شدن کنترلشده جذب کرده و از انتقال آن به سرنشینان جلوگیری کنند. به همین دلیل، مطالعهی رفتار مواد در برابر نیروی خردکننده یکی از حوزههای مهم در طراحی صنعتی و ایمنی است.
واژهی «crush» در معنای فیزیکی آن، مفهومی فراتر از صرفاً شکستن یا له کردن دارد. این واژه دلالت بر اعمال فشار تا رسیدن به نقطهی فروپاشی دارد—چه در مورد جسم سختی مانند سنگ و چه در زمینههای ظریفتری مثل بافتهای گیاهی یا حتی طراحی تجهیزات حساس. درک دقیق این مفهوم، چه در خانه و چه در صنعت، بخش مهمی از دانش عملی ما را تشکیل میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crush» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crush