گذشتهی ساده:
conqueredشکل سوم:
conqueredسومشخص مفرد:
conquersوجه وصفی حال:
conqueringپیروزی یافتن بر، فتح کردن، تسخیر کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Within a few days, the Germans conquered half of Poland.
آلمانها ظرف چند روز نیمی از لهستان را تسخیر کردند.
Nader conquered his enemies.
نادر بر دشمنان خود غلبه کرد.
Scientists hope to conquer cancer.
دانشمندان امیدوارند بر سرطان چیره شوند (راه غلبه بر بیماری سرطان را بیابند).
He tried to conquer his bad habits.
او کوشید بر عادتهای بد خود مستولی (چیره) شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «conquer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conquer