آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Retreat

rɪˈtriːt rɪˈtriːt

گذشته‌ی ساده:

retreated

شکل سوم:

retreated

سوم‌شخص مفرد:

retreats

وجه وصفی حال:

retreating

شکل جمع:

retreats

معنی retreat | جمله با retreat

verb - intransitive C2

عقب‌نشینی کردن، عقب کشیدن

The enemy is retreating in every front.

دشمن در همه‌ی جبهه‌ها درحال عقب‌نشینی است.

The soldiers were forced to retreat as the enemy advanced.

با پیشروی دشمن، سربازان مجبور به عقب‌نشینی شدند.

verb - intransitive C2

خلوت گزیدن، کناره‌گیری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Once again, Asghar retreated into a world of his own fantasies.

اصغر دوباره به دنیای خیال‌پردازی‌اش بازگشت.

I decided to retreat to the peaceful cabin in the woods to escape the chaos of the city.

تصمیم گرفتم برای فرار از هرج‌ومرج شهر به کلبه‌ای آرام در جنگل خلوت گزینم.

verb - intransitive

دست کشیدن

She had to retreat from her ambitious plans, realizing they were causing too much stress.

او مجبور شد از برنامه‌های جاه‌طلبانه‌ی خود دست بکشد، زیرا متوجه شد که آن‌ها استرس زیادی ایجاد می‌کنند.

The company decided to retreat from the risky investment strategy due to potential financial implications.

این شرکت تصمیم گرفت به‌دلیل پیامدهای مالی بالقوه از استراتژی سرمایه‌گذاری پرخطر دست بکشد.

verb - intransitive

اقتصاد (قیمت) ریختن، برگشتن، کم شدن، کاهش یافتن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

The stock price retreated after reaching its peak yesterday.

قیمت سهام پس‌از رسیدن به اوج خود در روز گذشته ریخت.

The company's profits retreated significantly following the sudden drop in consumer demand.

به‌دنبال کاهش ناگهانی تقاضای مصرف‌کننده، سود شرکت به میزان قابل‌توجهی کاهش یافت.

noun singular countable uncountable

عقب‌نشینی، پسروی، گریز

the German retreat in the face of the British attack

عقب‌نشینی آلمان‌ها در برابر حمله‌ی انگلیسی‌ها

the final retreat of ice during the Third Ice Age

پسروی نهایی یخ در دوران سوم یخبندان

نمونه‌جمله‌های بیشتر

his retreat from the realities of life

گریز از واقعیات زندگی

the retreat of the forest

پسروی جنگل

noun countable uncountable C2

خلوتگاه، پناهگاه، انزوا، گوشه‌ی عزلت، محل آرامش

His weekend retreat is a Karaj garden.

خلوتگاه آخر هفته‌ی او باغی در کرج است.

A quiet village that has become a retreat for the city's writers and artists.

دهکده‌ی آرامی که محل آرامش نویسندگان و هنرمندان شهر شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد retreat

  1. noun departure
    Antonyms:

Collocations

in retreat

1- درحال عقب‌نشینی 2- در خلوت

Idioms

beat a retreat

1- (ارتش) زدن طبل عقب‌نشینی 2- با شتاب عقب‌نشینی‌کردن

سوال‌های رایج retreat

گذشته‌ی ساده retreat چی میشه؟

گذشته‌ی ساده retreat در زبان انگلیسی retreated است.

شکل سوم retreat چی میشه؟

شکل سوم retreat در زبان انگلیسی retreated است.

شکل جمع retreat چی میشه؟

شکل جمع retreat در زبان انگلیسی retreats است.

وجه وصفی حال retreat چی میشه؟

وجه وصفی حال retreat در زبان انگلیسی retreating است.

سوم‌شخص مفرد retreat چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد retreat در زبان انگلیسی retreats است.

ارجاع به لغت retreat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retreat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retreat

لغات نزدیک retreat

پیشنهاد بهبود معانی