با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Solitude

ˈsɑːlɪtuːd ˈsɒlɪtjuːd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    solitudes

معنی و نمونه‌جمله

noun C1
تنهایی، انفراد، خلوت، جای خلوت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- the solitude of a hermit
- انزوای یک صومعه‌نشین
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد solitude

  1. noun aloneness
    Synonyms: confinement, desert, detachment, emptiness, isolation, loneliness, loneness, lonesomeness, peace and quiet, privacy, quarantine, reclusiveness, retirement, seclusion, separateness, silence, solitariness, waste, wasteland, wilderness, withdrawal
    Antonyms: companionship, friendship, togetherness

ارجاع به لغت solitude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «solitude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/solitude

لغات نزدیک solitude

پیشنهاد بهبود معانی