با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Isolation

ˌaɪsəˈleɪʃn ˌaɪsəˈleɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    isolations

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C1
انزوا، کناره‌گیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- living in isolation
- زندگی کردن در انزوا
- an isolation ward in a hospital
- بخش ایزوله در بیمارستان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد isolation

  1. noun seclusion
    Synonyms: aloneness, aloofness, beleaguerment, concealment, confinement, desolation, detachment, exile, hiding, monkhood, privacy, privateness, quarantine, reclusion, reclusiveness, remoteness, retreat, seclusiveness, segregation, sequestration, solitude, withdrawal

لغات هم‌خانواده isolation

ارجاع به لغت isolation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «isolation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/isolation

لغات نزدیک isolation

پیشنهاد بهبود معانی