شکل جمع:
isolationsهمچنین در معنای سوم میتوان از isolation exercise بهجای isolation استفاده کرد.
انزوا، کنارهگیری، تنهایی، گوشهگیری
Isolation can have a profound impact on mental health.
گوشهگیری میتواند تأثیر عمیقی بر سلامت روان داشته باشد.
living in isolation
زندگی کردن در انزوا
مجزا، جدایی، ایزوله
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an isolation ward in a hospital
بخش ایزوله در بیمارستان
Her isolation from the group made her feel lonely.
جدایی او از گروه باعث شد که احساس تنهایی کند.
ورزش تمرین ایزوله (یک گروه عضلانی خاص را هدف قرار میدهد.)
He included an isolation in his routine to focus on his biceps.
او برای تمرکز روی عضلهی دوسر خود یک تمرین ایزوله را در برنامهاش گنجاند.
The athlete incorporated an isolation exercise to target specific muscle groups.
این ورزشکار یک تمرین ایزوله را برای هدف قرار دادن گروههای عضلانی خاص جا داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «isolation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/isolation