آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Confinement

kənˈfaɪnmənt kənˈfaɪnmənt

شکل جمع:

confinements

معنی confinement | جمله با confinement

noun

تحدید، زندان بودن، زایمان، بستری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Her previous confinements were very easy.

زایمان‌های قبلی او خیلی آسان بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد confinement

  1. noun imprisonment; restriction
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده confinement

سوال‌های رایج confinement

شکل جمع confinement چی میشه؟

شکل جمع confinement در زبان انگلیسی confinements است.

ارجاع به لغت confinement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «confinement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/confinement

لغات نزدیک confinement

پیشنهاد بهبود معانی