آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Cramp

kræmp kræmp

گذشته‌ی ساده:

cramped

شکل سوم:

cramped

سوم‌شخص مفرد:

cramps

وجه وصفی حال:

cramping

شکل جمع:

cramps

معنی cramp | جمله با cramp

noun verb - transitive

چنگه، چنگوک، گرفتگی عضلات، انقباض ماهیچه در اثر کار زیاد، درد شکم، محدودکننده، حصار، سیخ دار کردن، محدود کردن، در قید گذاشتن، جا تنگ کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

a painful cramp in the left leg

گرفتگی دردناک عضلات پای چپ

His fingers were cramped for lack of movement.

به واسطه‌ی بی‌تحرکی انگشتانش سفت و قولنجی شده بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

prisoners cramped in chains

زندانیانی که در غل و زنجیر گرفتار شده بودند

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cramp

Idioms

writer's cramp

ناتوانی موقتی نویسنده (که جلو خلاقیت او را می‌گیرد)

cramp one's style

(عامیانه) مخل کار کسی شدن

سوال‌های رایج cramp

گذشته‌ی ساده cramp چی میشه؟

گذشته‌ی ساده cramp در زبان انگلیسی cramped است.

شکل سوم cramp چی میشه؟

شکل سوم cramp در زبان انگلیسی cramped است.

شکل جمع cramp چی میشه؟

شکل جمع cramp در زبان انگلیسی cramps است.

وجه وصفی حال cramp چی میشه؟

وجه وصفی حال cramp در زبان انگلیسی cramping است.

سوم‌شخص مفرد cramp چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد cramp در زبان انگلیسی cramps است.

ارجاع به لغت cramp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cramp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cramp

لغات نزدیک cramp

پیشنهاد بهبود معانی