شکل جمع:
obstructionsانسداد، منع، جلوگیری، گرفتگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the obstruction of veins
گرفتگی رگها
the removal of obstructions in our path
برداشتن موانع از سر راه ما
The obstructions caused by government interferences.
موانعی که مداخلات دولت به وجود آورده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «obstruction» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/obstruction