با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Blockage

ˈblɑːkɪdʒ ˈblɒkɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    blockages

معنی و نمونه‌جمله

noun
انسداد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- a blockage in the pipes
- گرفتگی در لوله‌ها
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blockage

  1. noun Something that impedes or prevents entry or passage
    Synonyms: obstruction, bar, barricade, barrier, block, clog, hamper, hindrance, hurdle, closure, impediment, obstacle, snag, stop, traverse, wall, occlusion
  2. noun An obstruction in a pipe or tube
    Synonyms: block, closure, occlusion, stop, stoppage

لغات هم‌خانواده blockage

ارجاع به لغت blockage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blockage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blockage

لغات نزدیک blockage

پیشنهاد بهبود معانی