گذشتهی ساده:
cloggedشکل سوم:
cloggedسومشخص مفرد:
clogsوجه وصفی حال:
cloggingشکل جمع:
clogsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
گرفتن، بند آوردن، بند آمدن، گیر کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «clog» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clog