گذشتهی ساده:
sealedشکل سوم:
sealedسومشخص مفرد:
sealsوجه وصفی حال:
sealingشکل جمع:
sealsجانورشناسی (حیوانی که ماهی میخورد و عمدتاً در مناطق سرد جهان زندگی میکند) خوک آبی، خوک دریایی، فُک
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
Seals mainly live in marine environments.
فُکها عمدتاً در بومسازگان دریایی زندگی میکنند.
leopard seal
فُک پلنگی
Seals are hunted for their valuable fur.
خوکهای دریایی به خاطر خز ارزشمندشان شکار میشوند.
پوست خوک آبی، پوست خوک دریایی، پوست فُک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a jacket made of seal
ژاکتی از پوست فُک
a coat made of seal
کتی از پوست خوک آبی
درزگیر، درزبند، رخنهبند، درپوش
Clean the seal on/around the fridge door regularly so that it remains airtight.
درزبند روی/دور در یخچال را بهطور مرتب تمیز کنید تا هوا در آن محفوظ بماند و خارج نشود.
I replaced the seal, but oil is still leaking out.
درزگیر (=کاسهنمد) را عوض کردم ولی روغن هنوز نشت میکند.
a seal on the bottle
درپوش روی بطری
مهر، لاکومهر، مهروموم (علامت رسمی روی یک سند که گاهی با موم ساخته میشود که نشان میدهد چیزی قانونی است یا بهطور رسمی تأیید شده است)
the official seal
مهر رسمی
The lawyer stamped the certificate with her seal.
وکیل آن گواهی را با مهر خود مهر کرد.
Diplomas are stamped with the state seal.
مدارک تحصیلی دارای مهروموم دولتی هستند.
The document carried the seal of the governor’s office.
این سند دارای مهر فرمانداری بود.
بستن، مسدود کردن، درزگیری کردن، مهروموم کردن، بتونه کردن، غیر قابل نفوذ کردن، کیپ کردن
All of the bank's doors were sealed by the police.
همهی درهای بانک توسط پلیس مسدود شده بودند.
The doors are sealed.
درها بسته شدهاند.
Troops have sealed the border between the two countries.
نیروهای نظامی مرز میان دو کشور را بستهاند.
He sealed (down) the envelope.
او پاکت را مهروموم کرد.
Seal the bags before they go in the freezer.
کیسهها را قبل از اینکه وارد فریزر شوند، درزگیری کنید.
The police sealed off the area.
پلیس این منطقه را مسدود کرد.
seal the window to prevent cold air from coming in
برای جلوگیری از نفوذ هوای سرد پنجره را درزگیری کردن
You must seal the jar's lid well.
در بستو را باید خوب کیپ کنی.
Pari sealed the parcel up with adhesive tape.
پری بسته را با نوار چسب محکم بست.
Cyrus put the letter in an envelope and sealed it.
سیروس نامه را در پاکت گذاشت و در آن را مهروموم کرد.
قطعیت بخشیدن، قطعی کردن، تصدیق کردن، صحه گذاشتن، معتبر کردن
A majority vote will seal the new bill.
اکثریت آرا به لایحهی جدید قطعیت میدهد.
They sealed the bargain with a handshake.
با دست دادن بر معامله صحه گذاشتند.
seal the deal
تصدیق کردن معامله
The two leaders sealed their agreement with a handshake.
این دو رهبر توافق خود را با دست دادن قطعی کردند.
religious rites that seal a marriage for eternity
مراسم مذهبی که ازدواج را تا ابد معتبر میکند
(ارتش) (اغلب با حروف بزرگ) (Sea, Air, and Land (Team)) عضو نیروی نخبه، عضو نیروی ویژه، نیروی همهفنحریف (یکی از اعضای نیروی عملیات ویژه که برای انجام حملات مستقیم به اهداف دشمن و انجام مأموریتهای شناسایی بهمنظورِ گزارش فعالیتهای دشمن و شرکت در عملیات علیه گروههای تروریستی آموزش دیده است)
The 23-year-old from Massachusetts wants to become a Navy SEAL.
این جوان ۲۳ ساله اهل ماساچوست میخواهد عضو ویژهی نیروی دریایی شود.
Captain Shepherd was a former Seal.
کاپیتان شپرد عضو سابق نیروی ویژه بود.
نشان، تضمین، تأیید، تصدیق
the seal of approval
نشان موافقت
a handshake as a seal of friendship
دست دادن به نشان دوستی
Such a cruel decision will never receive my seal.
چنین تصمیم ظالمانهای هرگز مورد تأیید من نخواهد بود.
مهر زدن، مهروموم کردن
He signed and sealed the document.
سند را امضا و مهر کرد.
sealed orders
دستورات مهر (و امضا) شده
(با درزگیری و کیپ کردن و غیره) چیزی را در درون نگاهداشتن، حفظ کردن
جلوی ورود و خروج را گرفتن، قرق کردن، بستن، مسدود کردن
1- مهر کردن 2- تأیید کردن، تصدیق کردن
(در) سند مهر و امضا شده
(در مورد کالا) مهر تضمین، مهر تأیید
(چیزی را) قطعی کردن، نهایی کردن، (به چیزی) قطعیت بخشیدن، مهر تأیید (بر چیزی) زدن
کلمه "seal" در زبان انگلیسی دارای معانی و کاربردهای متنوعی است که بسته به زمینه، میتواند به اشکال مختلفی تفسیر شود. در ادامه به بررسی این کلمه و معانی مختلف آن میپردازیم.
معنای اصلی: فُک
یکی از معانی رایج "seal" در زبان انگلیسی به جانور دریایی معروف به "فُک" اشاره دارد. فُکها به خانوادهای از پستانداران دریایی تعلق دارند که در آبهای سرد و گرم زندگی میکنند. این جانوران به خاطر چربی فراوانی که دارند، به خوبی میتوانند در آب شنا کنند و به خوبی با محیط زندگی خود سازگار شدهاند. فُکها معمولاً در سواحل یا یخچالهای طبیعی دیده میشوند و به دلیل رفتارهای اجتماعی جالبی که دارند، مورد توجه محققان و علاقهمندان به حیات وحش قرار گرفتهاند.
معنای دیگر: مهر
معنی دیگر "seal" به "مهر" یا "گواهی" اشاره دارد. در این زمینه، "seal" معمولاً به نشانهای اشاره دارد که بر روی مدارک مهم مانند قراردادها، اسناد قانونی و یا نامهها قرار میگیرد تا اعتبار و صحت آنها را تأیید کند. مهرها اغلب حاوی نمادها یا نامهای خاصی هستند که نشاندهنده یک نهاد یا فرد خاص میباشند. در تاریخ، استفاده از مهر به عنوان یک ابزار قانونی و اداری بسیار رایج بوده و هنوز هم در بسیاری از کشورها در اسناد رسمی استفاده میشود.
کاربرد در صنعت
در صنعت، "seal" به معنای "درزگیر" یا "محافظ" نیز استفاده میشود. این نوع "seal" معمولاً در ماشینآلات، تجهیزات الکتریکی و حتی در ساختمانها به کار میرود تا از نفوذ آب، گرد و غبار و هوا جلوگیری کند. در این زمینه، "seal" نقش مهمی در افزایش عمر مفید تجهیزات و جلوگیری از خرابی آنها دارد.
اصطلاحات خاص
در زبان انگلیسی، "seal" در اصطلاحات خاصی نیز به کار میرود. برای مثال، "seal of approval" به معنای "مهر تأیید" است که نشاندهنده تأیید یک محصول یا خدمات توسط یک نهاد معتبر است. همچنین، "seal the deal" به معنای "بستن قرارداد" یا "توافق نهایی" به کار میرود که به معنای رسیدن به توافق نهایی در مذاکرات تجاری است.
نکات جالب
- فُکها به دلیل تواناییهای شنا و غوطهوری خود، در فرهنگهای مختلف به عنوان نماد آزادی و زندگی دریا شناخته میشوند.
- مهرها در تاریخ به عنوان سمبل قدرت و اعتبار استفاده میشدند و بسیاری از پادشاهان و رهبران از مهرهای خاص خود برای تأیید اسناد استفاده میکردند.
- در دنیای امروزی، با پیشرفت فناوری، استفاده از مهرهای دیجیتال نیز به شدت رایج شده است و این امکان را برای افراد فراهم میآورد که بدون نیاز به مهر فیزیکی، اسناد خود را تأیید کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «seal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seal