آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Consummate

    ˈkɑːnsəmət ˈkɑːnsəmeɪt ˈkɑːnsəmət ˈkɑːnsəmeɪt ˈkɒnsəmət ˈkɒnsəmeɪt

    گذشته‌ی ساده:

    consummated

    شکل سوم:

    consummated

    سوم‌شخص مفرد:

    consummates

    وجه وصفی حال:

    consummating

    صفت تفضیلی:

    more consummate

    صفت عالی:

    most consummate

    معنی consummate | جمله با consummate

    adjective formal

    تمام‌عیار، کامل، تمام‌وکمال، به‌کمال

    a consummate model of a ship

    نمونه‌ی کاملی از یک کشتی

    consummate happiness

    خوشبختی (شادی) در حد کمال

    adjective formal

    ماهر، زبردست، آزموده، مجرب، پخته

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    a consummate liar

    دروغگوی ماهر

    a consummate artist

    هنرمند زبردست

    verb - transitive

    حقوق به فعل رساندن، به وصال رساندن (ازدواج) (با انجام سکس)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

    مشاهده

    They were married when they were children and their marriage was consummated years later.

    در کودکی ازدواج کردند و سال‌ها بعد ازدواجشان به فعل رسید.

    unconsummated marriage

    ازدواج به‌وصال‌نرسیده

    verb - transitive formal

    به ‌پایان رساندن، انجام دادن، تمام کردن، به کمال رساندن، کامل کردن

    to consummate a deal

    معامله‌ای را تمام کردن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد consummate

    1. adjective ultimate, best
      Synonyms:
      perfect complete absolute total utter best finished ideal able skilled talented trained accomplished flawless superb positive downright unqualified whole ripe polished faultless superlative supreme thoroughgoing conspicuous practiced unmitigated out-and-out matchless peerless unsurpassable inimitable virtuosic perfected transcendent
      Antonyms:
      incomplete unfinished worst
    1. verb achieve, finish
      Synonyms:
      finish achieve end complete conclude perform do effectuate carry out wind up wrap up close terminate stop halt perfect compass sew up clean up mop up ultimate crown clinch sign wrap come can fold up button down put away knock off put to bed top it off come through take care of polish off get it together go the distance put lid on drop curtain call a day put finishing touch on
      Antonyms:
      neglect

    سوال‌های رایج consummate

    گذشته‌ی ساده consummate چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده consummate در زبان انگلیسی consummated است.

    شکل سوم consummate چی میشه؟

    شکل سوم consummate در زبان انگلیسی consummated است.

    وجه وصفی حال consummate چی میشه؟

    وجه وصفی حال consummate در زبان انگلیسی consummating است.

    سوم‌شخص مفرد consummate چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد consummate در زبان انگلیسی consummates است.

    صفت تفضیلی consummate چی میشه؟

    صفت تفضیلی consummate در زبان انگلیسی more consummate است.

    صفت عالی consummate چی میشه؟

    صفت عالی consummate در زبان انگلیسی most consummate است.

    ارجاع به لغت consummate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «consummate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consummate

    لغات نزدیک consummate

    • - consumerist
    • - consuming
    • - consummate
    • - consummate professional
    • - consummation
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude قبض قد گشنیز قلمبه قیراط فراکسیون فرشته‌ی مقرب قبح تقبیح تقبیح کردن قباحت مغرور فیزیوتراپی فیزیولوژی اغماض
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.