صفت تفضیلی:
riperصفت عالی:
ripestرسیده، چیدنی، آمادهی برداشت
This mango looks ripe and juicy.
این انبه، رسیده و آبدار به نظر میرسد.
Ripe tomatoes have a rich red color and a sweet taste.
گوجهفرنگیهای رسیده، رنگ قرمز پررنگ و طعم شیرینی دارند.
a ripe apple
سیب رسیده
ripe lips
لبهای پرطراوت
a ripe scholar
یک دانشمند باتجربه
ripe wisdom
عقل کامل
a ripe time of life
دوران کمال در زندگی
a girl who is ripe for marriage
دختری که آماده برای ازدواج است
a boil ripe for lancing
کورک آمادهی نیشتر زدن
The time was ripe for a revolution.
زمان برای انقلاب آماده بود.
The company is ripe for change.
شرکت مستعد دگرگونی است.
عملآمده، جاافتاده، کهنه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He prefers ripe cheese on his sandwiches.
او پنیر کهنه را در ساندویچهایش ترجیح میدهد.
Ripe cheese often has a stronger smell than fresh cheese.
پنیر کهنه معمولاً بوی قویتری نسبت به پنیر تازه دارد.
ripe wine
شراب جاافتاده
ripe cheese
پنیر عملآمده
بدبو، تند، زننده، شدید، ناخوشایند، نامطبوع (بو)
The ripe smell made everyone cover their noses.
بوی بد باعث شد همه بینیهایشان را بگیرند.
His socks had a ripe odor after the long hike.
جورابهایش بعداز پیادهروی طولانی بوی نامطبوعی داشتند.
قدیمی رکیک، زشت، بیادبانه، زننده، ناپسند، نامناسب
The book contains some ripe expressions unsuitable for children.
آن کتاب شامل چند عبارت رکیک است که برای کودکان مناسب نیست.
She didn’t appreciate the ripe comments made about her appearance.
او از حرفهای بیادبانهای که دربارهی ظاهرش زده شد، خوشش نیامد.
بالا، کهنسالی (سن)
He lived to the ripe age of ninety.
تا سن بالای نودسالگی زندگی کرد.
Reaching a ripe old age is a blessing.
رسیدن به سن کهنسالی پربرکت است.
صفت تفضیلی ripe در زبان انگلیسی riper است.
صفت عالی ripe در زبان انگلیسی ripest است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ripe» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ripe