آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ مرداد ۱۴۰۴

    Ripe

    raɪp raɪp

    صفت تفضیلی:

    riper

    صفت عالی:

    ripest

    معنی ripe | جمله با ripe

    adjective B2

    رسیده، چیدنی، آماده‌ی برداشت

    This mango looks ripe and juicy.

    این انبه، رسیده و آبدار به نظر می‌رسد.

    Ripe tomatoes have a rich red color and a sweet taste.

    گوجه‌فرنگی‌های رسیده، رنگ قرمز پررنگ و طعم شیرینی دارند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a ripe apple

    سیب رسیده

    ripe lips

    لب‌های پرطراوت

    a ripe scholar

    یک دانشمند باتجربه

    ripe wisdom

    عقل کامل

    a ripe time of life

    دوران کمال در زندگی

    a girl who is ripe for marriage

    دختری که آماده برای ازدواج است

    a boil ripe for lancing

    کورک آماده‌ی نیشتر زدن

    The time was ripe for a revolution.

    زمان برای انقلاب آماده بود.

    The company is ripe for change.

    شرکت مستعد دگرگونی است.

    adjective

    عمل‌آمده، جاافتاده، کهنه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    He prefers ripe cheese on his sandwiches.

    او پنیر کهنه را در ساندویچ‌هایش ترجیح می‌دهد.

    Ripe cheese often has a stronger smell than fresh cheese.

    پنیر کهنه معمولاً بوی قوی‌تری نسبت به پنیر تازه دارد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    ripe wine

    شراب جاافتاده

    ripe cheese

    پنیر عمل‌آمده

    adjective

    بدبو، تند، زننده، شدید، ناخوشایند، نامطبوع (بو)

    The ripe smell made everyone cover their noses.

    بوی بد باعث شد همه بینی‌هایشان را بگیرند.

    His socks had a ripe odor after the long hike.

    جوراب‌هایش بعداز پیاده‌روی طولانی بوی نامطبوعی داشتند.

    adjective

    قدیمی رکیک، زشت، بی‌ادبانه، زننده، ناپسند، نامناسب

    The book contains some ripe expressions unsuitable for children.

    آن کتاب شامل چند عبارت رکیک است که برای کودکان مناسب نیست.

    She didn’t appreciate the ripe comments made about her appearance.

    او از حرف‌های بی‌ادبانه‌ای که درباره‌ی ظاهرش زده شد، خوشش نیامد.

    adjective

    بالا، کهن‌سالی (سن)

    He lived to the ripe age of ninety.

    تا سن بالای نودسالگی زندگی کرد.

    Reaching a ripe old age is a blessing.

    رسیدن به سن کهن‌سالی پربرکت است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ripe

    1. adjective fully developed; experienced
      Synonyms:
      mature adult grown-up developed ready skilled experienced accomplished seasoned finished full-grown full-fledged completed perfected wise informed versed sound fit prepared aged full prime enlightened sagacious mellow skillful conditioned usable increased timely well-timed matured enriched filled out overdue plump judicious learned consummate in readiness full-blown
      Antonyms:
      immature undeveloped inexperienced unripe
    1. adjective favorable, ideal
      Synonyms:
      suitable right timely opportune auspicious
      Antonyms:
      unfavorable untimely inopportune

    سوال‌های رایج ripe

    صفت تفضیلی ripe چی میشه؟

    صفت تفضیلی ripe در زبان انگلیسی riper است.

    صفت عالی ripe چی میشه؟

    صفت عالی ripe در زبان انگلیسی ripest است.

    ارجاع به لغت ripe

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ripe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ripe

    لغات نزدیک ripe

    • - rip-roaring
    • - riparian
    • - ripe
    • - ripen
    • - ripeness
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.