با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Usable

ˈjuːzəbl ˈjuːzəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more usable
  • صفت عالی:

    most usable

معنی

adjective
( useable ) قابل استفاده، مصرف‌کردنی، به‌کار بردنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد usable

  1. adjective available, working
    Synonyms: accessible, adaptable, advantageous, applicable, at disposal, at hand, beneficial, consumable, convenient, current, employable, exhaustible, expendable, exploitable, fit, functional, good, helpful, in order, instrumental, open, operative, practicable, practical, profitable, ready, running, serviceable, subservient, unused, useful, utile, utilizable, valid, valuable, wieldy
    Antonyms: unusable, useless

لغات هم‌خانواده usable

ارجاع به لغت usable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «usable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/usable

لغات نزدیک usable

پیشنهاد بهبود معانی