گذشتهی ساده:
usedشکل سوم:
usedسومشخص مفرد:
usesوجه وصفی حال:
usingشکل جمع:
usesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(تا آخر) مصرف کردن، به کار بردن، بهرهبرداری کردن، تحلیل بردن
نیاز داشتن، احتیاج داشتن
مورداستفاده قرار گرفتن، کاربرد پیدا کردن، معمول شدن
1- نیاز نداشتن (به)، مصرف نداشتن 2- بد آمدن (از)
مورد استفاده، اشغال، درحال کارکردن
بیفایده است!، بیهوده است!، فایده ندارد!
استفاده کردن (از)، به کار بردن، غنیمت شمردن
از کار افتاده، بیمصرف، تعطیل
به کار گرفتن، استفاده کردن، به کار بستن
مغزتو به کار بنداز، از اون کلهی پوکت استفاده کن، مختو به کار بنداز
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «use» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/use