۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Exertion

ɪɡˈzɜrːʃn ɪɡˈzɜːʃn

شکل جمع:

exertions

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

ثقل، اعمال زور، تقلا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

mental exertion

تلاش فکری

Lifting this stone requires a lot of physical exertion.

بلند کردن این سنگ مستلزم تقلای جسمی بسیار است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Climbing those stairs was quite an exertion.

بالا رفتن از آن پله‌ها کار بسیار سختی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exertion

  1. noun hard work
    Synonyms:
    effort labor activity work exercise application toil use attempt endeavor operation trouble pains struggle strain employment utilization action striving trial stretch industry elbow grease hard pull long pull travail
    Antonyms:
    laziness idleness

سوال‌های رایج exertion

شکل جمع exertion چی میشه؟

شکل جمع exertion در زبان انگلیسی exertions است.

ارجاع به لغت exertion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exertion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exertion

لغات نزدیک exertion

پیشنهاد بهبود معانی