شکل جمع:
activitiesعملکرد، فعالیت، کار، چابکی، زندهدلی، کنشوری
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
This drug disrupts brain activity.
این دارو عملکرد مغز را مختل میکند.
Today there was little activity in the stock market.
امروز در بورس سهام فعالیت کم بود.
فعالیت و کارهای تفریحی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
recreational activities
کارهای تفریحی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «activity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/activity