آخرین به‌روزرسانی:

Lobby

ˈlɑːbi ˈlɒbi

گذشته‌ی ساده:

lobbied

شکل سوم:

lobbied

سوم‌شخص مفرد:

lobbies

وجه وصفی حال:

lobbying

شکل جمع:

lobbies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive

لابی کردن، لابی‌گری کردن، بر تصمیم ... اعمال نفوذ کردن، با اعمال نفوذ باعث تصویب/ رد ... شدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

Environmental activists are lobbying for stricter regulations on carbon emissions.

فعالان محیط‌زیست برای وضع قوانین سخت‌گیرانه‌تر در مورد انتشار کربن لابی می‌کنند.

The company lobbied for tax breaks.

این شرکت برای معافیت‌های مالیاتی لابی‌گری کرد.

noun countable

گروه فشار، گروه اعمال نفوذ، لابی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

the oil lobby

گروه فشار نفت

The anti-smoking lobby has made significant progress in raising awareness about the dangers of smoking.

لابی ضد دخانیات پیشرفت چشمگیری در افزایش آگاهی در مورد مضرات مصرف دخانیات داشته است.

noun countable B2

سرسرا، لابی

I met him in the lobby of the hotel.

در سرسرای هتل او را ملاقات کردم.

We waited in the lobby.

در لابی منتظر ماندیم.

noun countable

تالار ملاقات (مردم با نمایندگان) (در مجلس بریتانیا)

The lobby of the UK parliament was bustling with people eager to meet with their MPs.

تالار ملاقات مجلس بریتانیا مملو از مردمی بود که مشتاق دیدار با نمایندگان خود بودند.

As I entered the lobby, I noticed various groups engaged in discussions with parliamentarians.

وقتی وارد تالار ملاقات شدم، متوجه گروه‌های مختلفی شدم که در حال بحث و گفت‌وگو با نمایندگان مجلس بودند.

noun countable

دالان رأی‌گیری (در مجلس بریتانیا)

The lobby was crowded with politicians eagerly discussing the upcoming vote.

دالان رأی‌گیری مملو از سیاست‌مدارانی بود که مشتاقانه در مورد رأی‌گیری آتی بحث می‌کردند.

The lawmakers gathered in the lobby.

نمایندگان مجلس در دالان رأی‌گیری جمع شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lobby

  1. noun entrance hall
    Synonyms:
    hall hallway passageway passage foyer doorway vestibule gateway corridor porch waiting room antechamber
  1. verb press for political action
    Synonyms:
    urge press push promote influence persuade request solicit advance affect alter change modify sell boost plug pitch drum hype sway further induce procure solicit votes campaign for put pressure on sell on sweet-talk build up affect exert influence make a pitch for bring pressure to bear pull strings politick high pressure hard sell soft-soap soft-sell billboard splash thump bill spot

سوال‌های رایج lobby

معنی lobby به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «Lobby» در زبان فارسی به «لابی» یا «اتاق انتظار» ترجمه می‌شود. همچنین در معنایی دیگر، به عنوان یک فعل و اسم در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی، به «فشار گروهی» یا «فعالیت نفوذی» نیز اشاره دارد.

لابی به فضای عمومی و باز گفته می‌شود که معمولاً در ورودی هتل‌ها، ساختمان‌های اداری، سالن‌های همایش، یا مراکز تجاری وجود دارد. این فضا به‌عنوان نقطه‌ی ورود، استقبال و انتظار تعریف شده است و معمولا محیطی راحت و خوشایند با صندلی، میز، و دکوراسیون مناسب دارد. لابی فضایی است که بازدیدکنندگان یا مهمانان می‌توانند پیش از ورود به بخش‌های مختلف ساختمان، در آن استراحت کنند یا با دیگران ملاقات داشته باشند.

از نظر طراحی داخلی، لابی اهمیت ویژه‌ای دارد چون اولین جایی است که افراد پس از ورود به ساختمان می‌بینند و تأثیر اولیه از آن فضا بر ذهن آن‌ها باقی می‌ماند. بنابراین، در طراحی لابی‌ها، معمولا از رنگ‌ها، نورپردازی‌ها و مبلمان خاص استفاده می‌شود تا حس خوش‌آمدگویی، آرامش و احترام را منتقل کند. یک لابی زیبا و مدرن می‌تواند کیفیت کلی تجربه‌ی مشتری یا مراجعه‌کننده را به طور قابل توجهی افزایش دهد.

کارکردهای لابی فراتر از صرفاً یک فضای انتظار است. این مکان می‌تواند محل برگزاری ملاقات‌های غیررسمی، تبادل اطلاعات، یا حتی محل استراحت کارکنان باشد. در برخی ساختمان‌ها، لابی‌ها با کافی‌شاپ‌ها، نمایشگاه‌های کوچک یا بخش اطلاعات ادغام شده‌اند تا کارایی بیشتری داشته باشند. به همین دلیل، لابی به عنوان یک نقطه کانونی در ساختمان‌ها شناخته می‌شود که جریان رفت و آمد و ارتباطات انسانی را مدیریت می‌کند.

در حوزه‌ی هتل‌داری و گردشگری، لابی اهمیت استراتژیک ویژه‌ای دارد. برخورد اولیه‌ی مهمان با فضای لابی، تأثیر زیادی بر رضایت کلی او از اقامت دارد. کارکنان پذیرش معمولاً در این فضا مستقر هستند و اولین تماس‌های مهمان با خدمات هتل در اینجا انجام می‌شود. بنابراین، طراحی و خدمات ارائه شده در لابی از عوامل مهم در جذب و حفظ مشتریان محسوب می‌شود.

می‌توان گفت لابی فضایی است که به‌عنوان یک واسطه بین بیرون و داخل ساختمان، یا بین فضای عمومی و خصوصی عمل می‌کند. این فضا هم محلی برای آرامش و انتظار است و هم زمینه‌ساز ارتباطات و تعاملات انسانی، که در مجموع به کارکرد مؤثرتر کل مجموعه کمک می‌کند.

گذشته‌ی ساده lobby چی میشه؟

گذشته‌ی ساده lobby در زبان انگلیسی lobbied است.

شکل سوم lobby چی میشه؟

شکل سوم lobby در زبان انگلیسی lobbied است.

شکل جمع lobby چی میشه؟

شکل جمع lobby در زبان انگلیسی lobbies است.

وجه وصفی حال lobby چی میشه؟

وجه وصفی حال lobby در زبان انگلیسی lobbying است.

سوم‌شخص مفرد lobby چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد lobby در زبان انگلیسی lobbies است.

ارجاع به لغت lobby

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lobby» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lobby

لغات نزدیک lobby

پیشنهاد بهبود معانی