فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

دانه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

بذر

فونتیک فارسی

daane
اسم
گیاه‌شناسی bean, seed, granule, spore, berry, pippin, pin, pip, bait, stone of fruit

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

- تحت شرایط مناسب دانه می‌روید.

- Seeds spire under suitable conditions.

- سیب چندین دانه در داخل دارد.

- The apple has several pips inside.
واحد شمارش

فونتیک فارسی

daane
اسم
عامیانه unit, a single one, a piece

- معلم یک دانه کار خانگی برای این هفته تعیین کرد.

- The teacher assigned one unit of homework for the week.

- او نتوانست حتی یک دانه از عکس‌های قدیمی‌اش را پیدا کند.

- She couldn't find a single one of her old photographs.
ذره

فونتیک فارسی

daane
اسم
bead, grain, flake

- چند دانه گندم

- a few grains of wheat

- هر دانه برنج با دقت روی بشقاب قرار داده شد.

- Each bead of rice was carefully placed on the plate.
حلقه‌ی کاموا دور میل

فونتیک فارسی

daane
اسم
loop, stitch

- او یک دانه‌ی تزئینی در انتهای درز افزود.

- She added a decorative loop at the end of the seam.

- او از دانه‌ی پیچیده در گل‌دوزی تحسین کرد.

- She admired the intricate stitch in the embroidery.
برآمدگی روی پوست

فونتیک فارسی

daane
اسم
rash, granulation, papule, pimple, a small eruption on the skin

- کودک پس‌از امتحان کردن غذای جدید، دچار دانه‌ی قرمز روی پوستش شد.

- The baby developed a red rash on his skin after trying a new food.

- دانه‌ی بیش از حد می‌تواند گاهی اوقات منجر به تشکیل گوشت اضافی شود.

- Excessive granulation can sometimes lead to the formation of proud flesh.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دانه

  1. مترادف:
    بذر برز تخم دان مغز هسته
  1. مترادف:
    تا شماره عدد
  1. مترادف:
    حب حبه ریزه
  1. مترادف:
    آبله

ارجاع به لغت دانه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دانه

لغات نزدیک دانه

پیشنهاد بهبود معانی