۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Riposte

rɪˈpoʊst rɪˈpɒst / / rɪˈpəʊst
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین repost نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار riposte رایج است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پاسخ سریع و دندان‌شکن، حاضرجوابی، واکنش سریع (که اغلب در پاسخ به انتقاد بیان می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Sarah's ripost to John's snide comment left him speechless.
- واکنش سارا به اظهارنظر جان او را ساکت کرد.
- His criticism was met with a swift riposte.
- انتقاد او با پاسخی سریع روبرو شد.
- Her witty riposte earned her a round of applause.
- حاضرجوابی شوخ‌طبعانه او باعث تشویق حضار شد.
- His riposte to the insult was swift and cutting.
- واکنش او به این توهین، سریع و کوبنده بود.
- our riposte to their accusations
- پاسخ سریع ما به اتهامات آن‌ها
noun countable
ورزش (شمشیربازی) ریپوست (حمله (اتک) یا «پری» در پاسخ به حرکت حریف)
- The fencer's riposte caught his opponent off-guard.
- ریپوست این شمشیرباز، حریفش را غافل‌گیر گرفت.
- The fencer waited patiently for his opponent's attack before delivering a devastating riposte.
- این شمشیرباز صبورانه منتظر حمله‌ی حریف خود بود و سپس ریپوست کوبنده‌ای را زد.
verb - intransitive verb - transitive
پاسخ سریع و دندان‌شکن دادن، واکنش سریع نشان دادن (اغلب در پاسخ به انتقاد)
- The writer riposted the negative review.
- نویسنده به این نقد منفی واکنش نشان داد.
- The politician riposted to the accusation by pointing out his opponent's own failings.
- سیاستمدار با اشاره به ناکامی‌های حریف خود به این اتهام پاسخ داد.
- "That's easy for you to say," he riposted, "you haven't walked a mile in my shoes."
- او پاسخ داد: «گفتنش برای تو آسان است، تو جای من نبودی».
- The politician riposted to the criticism.
- این سیاست‌مدار به این انتقاد واکنش نشان داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد riposte

  1. noun a spirited, incisive reply
    Synonyms:
    reply return rejoinder retort comeback counter repartee thrust replication maneuver
  1. verb to speak or act in response, as to a question
    Synonyms:
    answer reply respond return rejoin retort come back repay

ارجاع به لغت riposte

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «riposte» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/riposte

لغات نزدیک riposte

پیشنهاد بهبود معانی