آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱ آذر ۱۴۰۴

    Riposte

    rɪˈpoʊst rɪˈpɒst / / rɪˈpəʊst

    توضیحات:

    همچنین ripost نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار riposte رایج است.

    معنی riposte | جمله با riposte

    noun countable

    پاسخ سریع و دندان‌شکن، حاضرجوابی، واکنش سریع (که اغلب در پاسخ به انتقاد بیان می‌شود)

    Sarah's ripost to John's snide comment left him speechless.

    واکنش سارا به اظهارنظر جان او را ساکت کرد.

    His criticism was met with a swift riposte.

    انتقاد او با پاسخی سریع روبرو شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Her witty riposte earned her a round of applause.

    حاضرجوابی شوخ‌طبعانه او باعث تشویق حضار شد.

    His riposte to the insult was swift and cutting.

    واکنش او به این توهین، سریع و کوبنده بود.

    our riposte to their accusations

    پاسخ سریع ما به اتهامات آن‌ها

    noun countable

    ورزش (شمشیربازی) ریپوست (حمله (اتک) یا «پری» در پاسخ به حرکت حریف)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    The fencer's riposte caught his opponent off-guard.

    ریپوست این شمشیرباز، حریفش را غافل‌گیر گرفت.

    The fencer waited patiently for his opponent's attack before delivering a devastating riposte.

    این شمشیرباز صبورانه منتظر حمله‌ی حریف خود بود و سپس ریپوست کوبنده‌ای را زد.

    verb - intransitive verb - transitive

    پاسخ سریع و دندان‌شکن دادن، واکنش سریع نشان دادن (اغلب در پاسخ به انتقاد)

    The writer riposted the negative review.

    نویسنده به این نقد منفی واکنش نشان داد.

    The politician riposted to the accusation by pointing out his opponent's own failings.

    سیاستمدار با اشاره به ناکامی‌های حریف خود به این اتهام پاسخ داد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    "That's easy for you to say," he riposted, "you haven't walked a mile in my shoes."

    او پاسخ داد: «گفتنش برای تو آسان است، تو جای من نبودی».

    The politician riposted to the criticism.

    این سیاست‌مدار به این انتقاد واکنش نشان داد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد riposte

    1. noun a spirited, incisive reply
      Synonyms:
      reply return rejoinder retort comeback counter repartee thrust replication maneuver
    1. verb to speak or act in response, as to a question
      Synonyms:
      answer reply respond return rejoin retort come back repay

    ارجاع به لغت riposte

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «riposte» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/riposte

    لغات نزدیک riposte

    • - ripen
    • - ripeness
    • - riposte
    • - ripper
    • - ripping
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.