فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Ripping

    ˈrɪpɪŋ ˈrɪpɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      ripped

    • شکل سوم:

      ripped

    • سوم‌شخص مفرد:

      rips

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    لذت‌بخش، عالی، بسیار خوب، دلپذیر، دلپسند، شگرف

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The ripping sound startled me.
    - صدای لذت‌بخش من را متحیر کرد.
    - She wore a ripping red dress to the party.
    - او در مهمانی یک لباس قرمز عالی پوشیده بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ripping

    1. adjective particularly excellent
      Synonyms:
      great wonderful super terrific fantastic marvelous splendid fabulous sensational glorious superb cool neat keen swell tremendous divine dandy groovy hot nifty dreamy fantastical
    1. verb tear or be torn violently
      Synonyms:
      tearing cutting splitting pulling rending lacerating slitting shredding riving cleaving renting running belittling
      Antonyms:
      closing sewing
    1. verb to move swiftly
      Synonyms:
      running rushing hurrying speeding racing dashing sprinting darting tearing bolting flying zooming shooting rocketing barrelling zipping whizzing scooting hustling pelting scouring bucketing hasting hastening sailing winging flashing flitting whisking whirling bustling trotting nipping
    1. verb to cut, tear apart, or tear away roughly or energetically.
      Synonyms:
      tearing
    1. adjective resembling a sound of violent tearing as of something ripped apart or lightning splitting a tree
      Synonyms:
      splitting rending

    Collocations

    • ripping bar

      میخ‌کش، میخ‌کن، میله‌ی از جا کن، (میل) فاقگر

    ارجاع به لغت ripping

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ripping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ripping

    لغات نزدیک ripping

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه