آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ مرداد ۱۴۰۴

    Bulk

    bʌlk bʌlk

    گذشته‌ی ساده:

    bulked

    شکل سوم:

    bulked

    سوم‌شخص مفرد:

    bulks

    وجه وصفی حال:

    bulking

    شکل جمع:

    bulks

    معنی bulk | جمله با bulk

    noun singular countable C1

    جثه‌ی بزرگ، هیکل بزرگ، هیکل درشت، پیکر بزرگ

    His muscular bulk made it hard for him to find clothes that fit.

    جثه‌ی بزرگش باعث می‌شد پیدا کردن لباس مناسب برایش سخت باشد.

    The bulk of the old oak tree blocked the view of the house.

    پیکر بزرگ درخت بلوط قدیمی، دید خانه را مسدود کرده بود.

    noun uncountable

    حجم زیاد، اندازه‌ی بزرگ، توده‌ی بزرگ، جرم زیاد، مقدار انبوه، بزرگی، حجم کلان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    Its bulk is twice that of an elephant.

    گندگی آن دو برابر فیل است.

    The bulk of his money was spent on gambling.

    بیشتر پول او صرف قمار شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The bulk of his days are spent quietly.

    اکثر روزهای خود را به‌آرامی می‌گذراند.

    Anything bought in bulk is cheaper.

    هرچیزی که به‌طور عمده خریداری شود ارزان‌تر است.

    a man of Rustam's bulk

    مردی به تنومندی رستم

    bulk good suppliers

    فروشندگان کالای عمده (قلمب)

    the bulk of the population

    انبوه جمعیت، اکثریت مردم

    verb - transitive

    پُر کردن، حجیم کردن، باد کردن، انباشتن، قطور کردن

    Three sweaters and a heavy coat bulked out her figure.

    سه پیراهن پشمی و پالتو کلفت جثه‌ی او را باد کرده‌تر می‌کرد.

    The cushion was bulked out with feathers.

    بالشت با پر، پُر شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The thought of emigration bulked large in his mind.

    فکر جلای وطن در مغزش پرورش یافت.

    We don't have enough money to bulk buy our food.

    ما آن‌قدر پول نداریم که مواد غذایی خود را به‌طور عمده خریداری کنیم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bulk

    1. noun size, largeness
      Synonyms:
      size amount volume quantity total extent magnitude mass bigness largeness weight amplitude dimensions totality aggregate substance immensity massiveness quantum
    1. noun main part, most
      Synonyms:
      majority most greater part main part body mass principal part better part best part plurality greater number nearly all predominant part biggest share lion’s share generality gross

    Collocations

    bulk buy

    عمده خریدن، یکجا خریدن

    in bulk

    به‌طور عمده، به مقدار زیاد، فله‌ای

    لغات هم‌خانواده bulk

    noun
    bulk
    adjective
    bulky

    سوال‌های رایج bulk

    گذشته‌ی ساده bulk چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده bulk در زبان انگلیسی bulked است.

    شکل سوم bulk چی میشه؟

    شکل سوم bulk در زبان انگلیسی bulked است.

    شکل جمع bulk چی میشه؟

    شکل جمع bulk در زبان انگلیسی bulks است.

    وجه وصفی حال bulk چی میشه؟

    وجه وصفی حال bulk در زبان انگلیسی bulking است.

    سوم‌شخص مفرد bulk چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد bulk در زبان انگلیسی bulks است.

    ارجاع به لغت bulk

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bulk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bulk

    لغات نزدیک bulk

    • - bulimia
    • - bulimia (nervosa)
    • - bulk
    • - bulk buy
    • - bulk storage
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.