گذشتهی ساده:
bulkedشکل سوم:
bulkedسومشخص مفرد:
bulksوجه وصفی حال:
bulkingشکل جمع:
bulksجثهی بزرگ، هیکل بزرگ، هیکل درشت، پیکر بزرگ
His muscular bulk made it hard for him to find clothes that fit.
جثهی بزرگش باعث میشد پیدا کردن لباس مناسب برایش سخت باشد.
The bulk of the old oak tree blocked the view of the house.
پیکر بزرگ درخت بلوط قدیمی، دید خانه را مسدود کرده بود.
حجم زیاد، اندازهی بزرگ، تودهی بزرگ، جرم زیاد، مقدار انبوه، بزرگی، حجم کلان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Its bulk is twice that of an elephant.
گندگی آن دو برابر فیل است.
The bulk of his money was spent on gambling.
بیشتر پول او صرف قمار شد.
The bulk of his days are spent quietly.
اکثر روزهای خود را بهآرامی میگذراند.
Anything bought in bulk is cheaper.
هرچیزی که بهطور عمده خریداری شود ارزانتر است.
a man of Rustam's bulk
مردی به تنومندی رستم
bulk good suppliers
فروشندگان کالای عمده (قلمب)
the bulk of the population
انبوه جمعیت، اکثریت مردم
پُر کردن، حجیم کردن، باد کردن، انباشتن، قطور کردن
Three sweaters and a heavy coat bulked out her figure.
سه پیراهن پشمی و پالتو کلفت جثهی او را باد کردهتر میکرد.
The cushion was bulked out with feathers.
بالشت با پر، پُر شد.
The thought of emigration bulked large in his mind.
فکر جلای وطن در مغزش پرورش یافت.
We don't have enough money to bulk buy our food.
ما آنقدر پول نداریم که مواد غذایی خود را بهطور عمده خریداری کنیم.
گذشتهی ساده bulk در زبان انگلیسی bulked است.
شکل سوم bulk در زبان انگلیسی bulked است.
شکل جمع bulk در زبان انگلیسی bulks است.
وجه وصفی حال bulk در زبان انگلیسی bulking است.
سومشخص مفرد bulk در زبان انگلیسی bulks است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bulk» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bulk