با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Quantum

ˈkwɑːnt̬əm ˈkwɒntəm ˈkwɒntəm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    quanta

معنی‌ها

noun
مقدار، کمیت، اندازه، درجه، میزان، مبلغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
درجه، پله، ذره
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quantum

  1. noun That which is allotted
    Synonyms: allocation, allotment, allowance, dole, lot, measure, part, portion, quota, ration, share, split, cut, divvy
  2. noun A measurable whole
    Synonyms: amount, quantity, body, budget, measure, portion, bulk, corpus, sum, total, unit

ارجاع به لغت quantum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quantum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quantum

لغات نزدیک quantum

پیشنهاد بهبود معانی