شکل جمع:
lotsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
cast (or draw) lots (for some thing)
(برای چیزی) قرعهکشی کردن
fall to somebody's lot (to do something)
مسئول انجام (کاری) شدن، وظیفهی کسی شدن
throw in one's lot with somebody
سرنوشت خود را با کسی در آمیختن، شریک شدن (با کسی)
(عامیانه) همه، (به صورت) یکجا، چکی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lot» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lot