امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Footballer

ˈfʊtbɑːlər ˈfʊtbɔːlə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    footballers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
ورزش بازیکن فوتبال، فوتبالیست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The footballer scored a hat-trick in the last match.
- این بازیکن فوتبال در بازی آخر هت‌تریک کرد.
- The injured footballer limped slowly off the field.
- فوتبالیست مصدوم به‌آرامی از زمین خارج شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد footballer

  1. noun An athlete who plays American football
    Synonyms:
    football-player

ارجاع به لغت footballer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «footballer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/footballer

لغات نزدیک footballer

پیشنهاد بهبود معانی