آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۵ تیر ۱۴۰۴

    Football

    ˈfʊtbɑːl ˈfʊtbɔːl

    شکل جمع:

    footballs

    توضیحات:

    در انگلیسی آمریکایی در معنای اول به جای football از soccer استفاده می‌شود.

    معنی football | جمله با football

    noun uncountable A1

    انگلیسی بریتانیایی فوتبال ورزش فوتبال

    football, فوتبال
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی فوتبال

    مشاهده

    Our school's football team won the championship for the third year in a row.

    تیم فوتبال مدرسه‌ی ما برای سومین سال پیاپی قهرمان شد.

    The football match ended in a tie.

    بازی فوتبال با تساوی به پایان رسید.

    noun uncountable

    انگلیسی آمریکایی ورزش فوتبال (آمریکایی)

    football, فوتبال (آمریکایی)
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    The football coach gave a motivational speech to the team before the big game.

    این مربی فوتبال قبل از این بازی بزرگ سخنرانی انگیزشی برای تیم انجام داد.

    I love playing football with my friends every weekend.

    عاشق این هستم که آخر هفته با دوستانم فوتبال بازی کنم.

    noun countable

    فوتبال ورزش توپ (فوتبال)

    football, توپ (فوتبال)

    The football rolled across the field after it was kicked by the player.

    پس از اینکه بازیکن به توپ ضربه زد، توپ در سراسر زمین چرخید.

    He kicked the football with precision.

    با دقت به توپ ضربه زد.

    noun countable

    انگلیسی آمریکایی ورزش توپ (فوتبال آمریکایی)

    football, توپ (فوتبال آمریکایی)

    The football sailed through the air and landed in the receiver's hands.

    فوتبال در هوا حرکت کرد و در دستان گیرنده فرود آمد.

    I bought a new football.

    توپ جدیدی را خریدم.

    noun countable

    موضوع بحث‌انگیز، پاس‌کاری (عقیده یا طرح یا موضوع که مثل توپ به پس و پیش پرانده شود)

    Universal insurance has become a political football.

    بیمه‌ی همگانی به موضوع بحث‌برانگیز سیاسی شده است.

    The football of the court case dragged on for months.

    پاس‌کاری دادگاه ماه‌ها طول کشید.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد football

    1. noun a sport
      Synonyms:
      soccer Association football American football rugby Canadian football gridiron pastime grid game the pigskin sport
    1. noun the ball used in football
      Synonyms:
      ball pigskin sphere oval inflated oval regulation football watermelon peanut porker moleskin

    سوال‌های رایج football

    معنی football به فارسی چی میشه؟

    فوتبال، که در بسیاری از کشورها به عنوان «ساکر» نیز شناخته می‌شود، یکی از محبوب‌ترین و پرطرفدارترین ورزش‌ها در جهان است. این ورزش با تاریخچه‌ای غنی و فرهنگی متنوع، نه تنها به عنوان یک ورزش رقابتی بلکه به عنوان یک پدیده اجتماعی و فرهنگی شناخته می‌شود.

    تاریخچه فوتبال

    تاریخ فوتبال به قرن‌ها پیش برمی‌گردد. ریشه‌های این ورزش به بازی‌هایی در چین باستان و همچنین بازی‌های مشابه در یونان و روم باستان می‌رسد. اما فوتبال مدرن به شکل کنونی‌اش ابتدا در انگلستان در قرن نوزدهم میلادی شکل گرفت. در سال ۱۸۶۳، اتحادیه فوتبال انگلستان تأسیس شد و قوانین رسمی این ورزش تدوین گردید.

    قوانین بازی

    فوتبال به طور کلی بین دو تیم که هر کدام شامل ۱۱ بازیکن هستند، برگزار می‌شود. هدف اصلی هر تیم، به ثمر رساندن گل با استفاده از توپ است. بازی در یک زمین مستطیل شکل که در هر انتها دروازه‌ای وجود دارد، انجام می‌شود.

    قوانین اصلی فوتبال شامل:

    1. آفساید: بازیکنان باید در زمان پاس دریافت کردن توپ، در موقعیت صحیح قرار داشته باشند.

    2. خطا و ضربه آزاد: در صورتی که یک بازیکن خطا کند، تیم حریف می‌تواند ضربه آزاد بزند.

    3. کارت زرد و قرمز: داور می‌تواند بر اساس رفتار بازیکنان کارت زرد (هشدار) یا کارت قرمز (اخراج) را صادر کند.

    نکات جالب درباره فوتبال

    1. فوتبال و فرهنگ: فوتبال به عنوان یک زبان جهانی شناخته می‌شود. این ورزش می‌تواند مرزها را بشکند و مردم از فرهنگ‌ها و ملیت‌های مختلف را به هم نزدیک کند. مهم‌ترین مسابقات جهانی مانند جام جهانی فوتبال، میلیون‌ها نفر را از سرتاسر دنیا به تماشا می‌کشاند.

    2. تکنیک‌های بازی: فوتبال نیازمند تکنیک‌های خاصی از جمله دریبلینگ، پاس دادن، شوت زدن و دفاع است. هر بازیکن بر اساس موقعیت خود در زمین، وظایف خاصی دارد.

    3. توسعه فوتبال زنان: در سال‌های اخیر، فوتبال زنان نیز به سرعت در حال رشد است. لیگ‌های حرفه‌ای و مسابقات بین‌المللی زنان به محبوبیت این ورزش افزوده و توجه بیشتری به آن جلب کرده است.

    4. فوتبال و اقتصاد: فوتبال یک صنعت بزرگ است. باشگاه‌های فوتبال درآمدهای کلانی از طریق حق پخش تلویزیونی، فروش بلیط و تبلیغات به دست می‌آورند. برخی از بازیکنان فوتبال نیز به ثروتمندترین ورزشکاران جهان تبدیل شده‌اند.

    5. فوتبال و جامعه: فوتبال به عنوان یک ابزار برای تغییر اجتماعی و ارتقاء آگاهی اجتماعی نیز شناخته می‌شود. بسیاری از سازمان‌ها از فوتبال برای ترویج صلح، برابری و سلامت استفاده می‌کنند.

    شکل جمع football چی میشه؟

    شکل جمع football در زبان انگلیسی footballs است.

    ارجاع به لغت football

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «football» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/football

    لغات نزدیک football

    • - foot-ton
    • - footage
    • - football
    • - football boot
    • - football hooligan
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    would worth wrangle worn word order worship woofer wold wolf with that winner wildly wield wonderful who's وزغ عبرت کایاک عاج کره‌خر کوکائین کیکاووس گرگ‌ومیش انبردست عنبر نهنگ عنبر غر زدن غرغرو غالب مغلوب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.