شکل جمع:
repetitionsباز انجام، بازگویی، بازگو، تکرار، تجدید، اعاده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The dying soldier's repetition of the word "mother" saddened me.
تکرار واژهی «مادر» توسط سرباز درحال مرگ مرا متأثر کرد.
... night and day there was exercise and repetition.
(سعدی) ... شب و روز تمرین و تکرار بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «repetition» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repetition