زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Repetitively

rɪˈpet̬ət̬ɪvli rɪˈpetətɪvli

معنی repetitively | جمله با repetitively

adverb

به‌طور تکراری، به‌طور مکرر، مکرراً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She pressed the button repetitively.

او دکمه را به‌طور مکرر فشار داد.

I talked repetitively about Joe.

مکرراً درباره‌ی جو صحبت کردم.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده repetitively

ارجاع به لغت repetitively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «repetitively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repetitively

لغات نزدیک repetitively

پیشنهاد بهبود معانی