آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Repetitive

rɪˈpetətɪv rɪˈpetətɪv

صفت تفضیلی:

more repetitive

صفت عالی:

most repetitive

معنی repetitive | جمله با repetitive

adjective C1

تکراری، مکرر، یکنواخت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Repetitive exercises can help improve muscle memory.

تمرینات مکرر می‌توانند حافظه‌ی عضلانی را تقویت کنند.

Listening to the same song on repeat can feel repetitive after a while.

گوش دادن به همان آهنگ بارها و بارها بعداز مدتی احساس تکراری بودن ایجاد می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

repetitive motion sickness

بیماری حرکت پی‌درپی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد repetitive

  1. adjective characterized by repetition
    Antonyms:
    nonrepetitive
  1. adjective not changing or ceasing
    Synonyms:

لغات هم‌خانواده repetitive

سوال‌های رایج repetitive

صفت تفضیلی repetitive چی میشه؟

صفت تفضیلی repetitive در زبان انگلیسی more repetitive است.

صفت عالی repetitive چی میشه؟

صفت عالی repetitive در زبان انگلیسی most repetitive است.

ارجاع به لغت repetitive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «repetitive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repetitive

لغات نزدیک repetitive

پیشنهاد بهبود معانی