آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Repetitiveness

معنی repetitiveness | جمله با repetitiveness

noun uncountable

تکرار، یکنواختی، تکراری بودن، یکنواخت بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

His speech lacked variety and was full of repetitiveness.

سخنرانی‌اش فاقد تنوع و سرشار از تکرار بود.

The repetitiveness of factory work can be mentally exhausting.

یکنواخت بودن کار در کارخانه می‌تواند ازنظر ذهنی خسته‌کننده باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد repetitiveness

  1. noun the quality or state of being repetitive, especially in a boring or predictable way
    Synonyms:
    repetitiousness

ارجاع به لغت repetitiveness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «repetitiveness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repetitiveness

لغات نزدیک repetitiveness

پیشنهاد بهبود معانی