گذشتهی ساده:
echoedشکل سوم:
echoedوجه وصفی حال:
echoingشکل جمع:
echoesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جعبهی بازآوا، جعبهی پژواک
واپیچیدگی پژواک
(صدا) بلند، طنینانداز، پژواکین
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «echo» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/echo