Imitation

ˌɪmɪˈteɪʃn ˌɪmɪˈteɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    imitations

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun C2
تقلید، پیروی، چیز تقلیدی، بدلی، ساختگی، جعلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Imitation is the sincerest form of flattery.
- تقلید مخلصانه‌ترین نوع چاپلوسی است.
- a poem written in imitation of Hafez
- شعری که به تقلید از حافظ نوشته شده است
- imitation leather
- چرم مصنوعی
- imitation diamond
- الماس بدلی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد imitation

  1. noun simulation, substitution
    Synonyms: apery, aping, carbon copy, clone, copy, counterfeit, counterfeiting, counterpart, ditto, dupe, duplicate, duplication, echoing, ersatz, fake, forgery, image, impersonation, impression, likeness, match, matching, mime, mimicry, mirroring, mockery, parallel, paralleling, paraphrasing, parody, parroting, patterning, phony, picture, reflection, replica, representing, reproduction, resemblance, ringer, semblance, sham, simulacrum, takeoff, transcription, travesty, Xerox
    Antonyms: difference, opposite, original, reverse

ارجاع به لغت imitation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imitation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/imitation

لغات نزدیک imitation

پیشنهاد بهبود معانی