شکل جمع:
takeoffs(هواپیما یا موشک و غیره) بلند شدن، تیکآف
The airplane had a good takeoff.
هواپیما خوب از زمین برخاست.
Night takeoffs and landings are banned at this airport.
در این فرودگاه بلند شدن و فرود آمدن هواپیما در شب ممنوع است.
خیز، خیزش، جهش، جهش اقتصادی، خیز اقتصادی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an economic takeoff
جهش اقتصادی
The business enjoyed a fast takeoff.
تجارت خیز اقتصادی سریعی را تجربه کرد.
تقلید، ادا
It was the best takeoff of the mayor that I have ever seen.
بهترین تقلید از شهردار بود که دیدم.
He does a great takeoff of Kermit the Frog.
اون خیلی خوب ادای کرمیت قورباغه رو در میآره.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «takeoff» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/takeoff