با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Liftoff

American: ˈlɪfˌtɒf British: ˈlɪfˌtɒf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    (لحظه‌ی به پرواز درآمدن چرخ‌بال و موشک به‌طور عمودی) برخیزش، فراز خیزش
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد liftoff

  1. noun rocket launch
    Synonyms: blast-off, rocket firing, rocket ignition, shot, take-off

ارجاع به لغت liftoff

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «liftoff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/liftoff

لغات نزدیک liftoff

پیشنهاد بهبود معانی