فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Satire

ˈsætaɪr ˈsætaɪə

شکل جمع:

satires

معنی

noun

طنز، هجونامه، طعنه، سخریه، هزلیات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد satire

  1. noun ridicule intended to expose truth
    Synonyms:
    mockery sarcasm irony parody wit banter caricature skit spoof lampoon travesty put-on takeoff witticism raillery chaffing burlesque persiflage send-up causticity play-on pasquinade lampoonery squib

ارجاع به لغت satire

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «satire» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/satire

لغات نزدیک satire

پیشنهاد بهبود معانی