شکل جمع:
sarcasmsزهرخنده، طعنه، ریشخند، سرزنش، سخن طعنهآمیز، کنایه، تیکه، متلک، پوزخند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
heavy sarcasm
طعنهی سنگین
The teacher's sarcasm made the students uncomfortable.
کنایهی معلم باعث ناراحتی دانشآموزان شد.
He said sarcasm to his wife.
به همسرش کنایه زد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sarcasm» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sarcasm