فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Wisecrack

ˈwaɪzkræk ˈwaɪzkræk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    wisecracked
  • شکل سوم:

    wisecracked
  • سوم شخص مفرد:

    wisecracks
  • وجه وصفی حال:

    wisecracking
  • شکل جمع:

    wisecracks

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable informal
    حرف کنایه‌دار، متلک، حرف تمسخرآمیز
    • - One more wisecrack out of you and you are out of here!
    • - اگر متلک دیگری بگویی، از این‌جا اخراج خواهی شد!
    • - His wisecrack about the boss's tie made everyone burst into laughter.
    • - حرف تمسخرآمیزش در مورد کراوات رئیس باعث شد همه از خنده منفجر شوند.
  • verb - intransitive informal
    حرف کنایه‌دار زدن، متلک‌پرانی کردن، متلک پراندن، مزه پراندن، مزه ریختن
    • - Friday nights we played cards and wisecracked.
    • - شب‌های جمعه ورق‌بازی می‌کردیم و متلک می‌پراندیم.
    • - He always likes to wisecrack during serious meetings.
    • - او همیشه دوست دارد در جلسات جدی، مزه بریزد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wisecrack

  1. noun joke
    Synonyms: antic, caper, clowning, dig, escapade, farce, frolic, gag, lark, laugh, mischief, monkeyshine, one-liner, parody, prank, put-on, quip, remark, retort, rib, shenanigan, smart crack, stunt, trick, witticism, yarn, zinger

ارجاع به لغت wisecrack

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wisecrack» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wisecrack

لغات نزدیک wisecrack

پیشنهاد بهبود معانی