گذشتهی ساده:
wisecrackedشکل سوم:
wisecrackedسومشخص مفرد:
wisecracksوجه وصفی حال:
wisecrackingشکل جمع:
wisecracksحرف کنایهدار، متلک، حرف تمسخرآمیز
One more wisecrack out of you and you are out of here!
اگر متلک دیگری بگویی، از اینجا اخراج خواهی شد!
His wisecrack about the boss's tie made everyone burst into laughter.
حرف تمسخرآمیزش در مورد کراوات رئیس باعث شد همه از خنده منفجر شوند.
حرف کنایهدار زدن، متلکپرانی کردن، متلک پراندن، مزه پراندن، مزه ریختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Friday nights we played cards and wisecracked.
شبهای جمعه ورقبازی میکردیم و متلک میپراندیم.
He always likes to wisecrack during serious meetings.
او همیشه دوست دارد در جلسات جدی، مزه بریزد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wisecrack» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wisecrack