Stunt

stʌnt stʌnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    stunted
  • شکل سوم:

    stunted
  • سوم‌شخص مفرد:

    stunts
  • وجه وصفی حال:

    stunting
  • شکل جمع:

    stunts

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
سینما و تئاتر بدل‌کاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The film crew took extra precautions to ensure the safety of the stunt performers.
- گروه فیلم‌برداری اقدامات احتیاطی بیشتری برای اطمینان از ایمنی اجراکنندگان بدل‌کاری انجام دادند.
- The actor trained for months to prepare for the dangerous stunt.
- این بازیگر ماه‌ها تمرین کرد تا برای این بدل‌کاری خطرناک آماده شود.
noun countable
شیرین‌کاری، کار نمایشی
- the stunts of a circus acrobat
- شیرین‌کاری‌های آکروبات سیرک
- The magician's disappearing act was a clever stunt that left the audience amazed.
- عمل ناپدید شدن شعبده‌باز کار نمایشی هوشمندانه‌ای بود که تماشاگران را شگفت‌زده کرد.
verb - transitive
جلو رشد چیزی را گرفتن، مانع رشد چیزی شدن
- Disease and hunger stunted the children's growth.
- بیماری و گرسنگی جلو رشد بچه‌ها را گرفت.
- The excessive use of pesticides can stunt the growth of plants and crops.
- استفاده‌ی بیش‌ازحد از سموم دفع آفات می‌تواند مانع رشد گیاهان و محصولات زراعی شود.
verb - intransitive
شیرین‌کاری کردن، کار نمایشی کردن
- The circus performer was known for his ability to stunt.
- این بازیگر سیرک به دلیل توانایی‌اش در شیرین‌کاری شهرت داشت.
- The gymnast spent hours practicing before she could stunt on the balance beam.
- ژیمناست ساعت‌ها تمرین کرد تا بتواند روی میله‌ی تعادل کار نمایشی انجام دهد.
verb - intransitive
سینما و تئاتر بدل‌کاری کردن
- The movie star loved to stunt in his action films.
- این ستاره‌ی سینما عاشق بدل‌کاری در فیلم‌های اکشن خود بود.
- The actress was excited to stunt for the first time.
- این بازیگر برای نخستین بار بدل‌کاری کردن هیجان‌زده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stunt

  1. noun deed, trick
    Synonyms: achievement, act, antic, caper, exploit, feat, feature, performance, sketch, skit, tour de force

ارجاع به لغت stunt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stunt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stunt

لغات نزدیک stunt

پیشنهاد بهبود معانی