فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Stunt

stʌnt stʌnt

گذشته‌ی ساده:

stunted

شکل سوم:

stunted

سوم‌شخص مفرد:

stunts

وجه وصفی حال:

stunting

شکل جمع:

stunts

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

سینما و تئاتر بدل‌کاری

The film crew took extra precautions to ensure the safety of the stunt performers.

گروه فیلم‌برداری اقدامات احتیاطی بیشتری برای اطمینان از ایمنی اجراکنندگان بدل‌کاری انجام دادند.

The actor trained for months to prepare for the dangerous stunt.

این بازیگر ماه‌ها تمرین کرد تا برای این بدل‌کاری خطرناک آماده شود.

noun countable

شیرین‌کاری، کار نمایشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

the stunts of a circus acrobat

شیرین‌کاری‌های آکروبات سیرک

The magician's disappearing act was a clever stunt that left the audience amazed.

عمل ناپدید شدن شعبده‌باز کار نمایشی هوشمندانه‌ای بود که تماشاگران را شگفت‌زده کرد.

verb - transitive

جلو رشد چیزی را گرفتن، مانع رشد چیزی شدن

Disease and hunger stunted the children's growth.

بیماری و گرسنگی جلو رشد بچه‌ها را گرفت.

The excessive use of pesticides can stunt the growth of plants and crops.

استفاده‌ی بیش‌ازحد از سموم دفع آفات می‌تواند مانع رشد گیاهان و محصولات زراعی شود.

verb - intransitive

شیرین‌کاری کردن، کار نمایشی کردن

The circus performer was known for his ability to stunt.

این بازیگر سیرک به دلیل توانایی‌اش در شیرین‌کاری شهرت داشت.

The gymnast spent hours practicing before she could stunt on the balance beam.

ژیمناست ساعت‌ها تمرین کرد تا بتواند روی میله‌ی تعادل کار نمایشی انجام دهد.

verb - intransitive

سینما و تئاتر بدل‌کاری کردن

The movie star loved to stunt in his action films.

این ستاره‌ی سینما عاشق بدل‌کاری در فیلم‌های اکشن خود بود.

The actress was excited to stunt for the first time.

این بازیگر برای نخستین بار بدل‌کاری کردن هیجان‌زده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stunt

  1. noun deed, trick
    Synonyms:
    act achievement performance feat exploit sketch skit trick caper antic tour de force

ارجاع به لغت stunt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stunt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stunt

لغات نزدیک stunt

پیشنهاد بهبود معانی