گذشتهی ساده:
exploitedشکل سوم:
exploitedسومشخص مفرد:
exploitsوجه وصفی حال:
exploitingشکل جمع:
exploitsاستثمار کردن، بهرهگیری کردن، بهرهکشی کردن، سوءاستفاده کردن
We need to make sure that we exploit our resources as fully as possible.
ما باید اطمینان حاصل کنیم که از منابع خود تا حد امکان بهرهبرداری میکنیم.
exploitative employment agencies
مؤسسات سوءاستفادهگر کاریابی
استثمار، بهرهکشی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the exploitation of the masses by the capitalists
استثمار تودهها توسط سرمایهداران
مورداستفاده قرار دادن، بهرهبرداری کردن
to exploit the mineral resources of the country
بهرهبرداری از منابع معدنی کشور
(آگهیهای بازرگانی و غیره) مورد توجه قرار دادن، ایجاد علاقه کردن
to exploit a product
دربارهی فرآوردهای بسیار تبلیغ کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «exploit» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exploit