فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Fleece

fliːs fliːs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    fleeced
  • شکل سوم:

    fleeced
  • سوم‌شخص مفرد:

    fleeces
  • وجه وصفی حال:

    fleecing
  • شکل جمع:

    fleeces

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
پشم (معمولاً گوسفند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The fleece of this sheep is very soft.
- پشم این گوسفند خیلی نرم است.
- After washing, the fleece was ready to be spun into yarn.
- پس‌از شستشو، پشم آماده بود تا به نخ تبدیل شود.
noun uncountable
پارچه‌ی پلی‌استری (پشم مصنوعی)
- Fleece is often used to make winter clothing.
- از پارچه‌ی پلی‌استری اغلب برای ساخت لباس‌های زمستانی استفاده می‌شود.
- The new fleece material dries quickly after washing.
- پارچه پلی‌استری جدید پس‌از شستشو به‌سرعت خشک می‌شود.
noun countable
ژاکت پلی‌استری، ژاکت پشمی (مصنوعی)
- He bought a blue fleece to keep warm during winter.
- او ژاکت پشمی آبی خرید تا درطول زمستان گرم بماند.
- His favorite fleece has a pocket for his phone.
- ژاکت پشمی مورد علاقه‌اش، جیبی برای تلفن همراهش دارد.
noun uncountable
پوشش محافظ گیاه
- Using fleece, gardeners can extend the growing season for their plants.
- با استفاده از پوشش محافظ، باغبانان می‌توانند فصل رشد گیاهان خود را طولانی‌تر کنند.
- Before the cold snap, I covered my flower beds with fleece.
- قبل‌از سرمای ناگهانی، بسترهای گل را با پوشش محافظ پوشاندم.
verb - transitive informal
سرکیسه کردن، تیغ زدن
- He fleeced the students.
- او شاگردان را سرکیسه می‌کرد.
- Be careful with street vendors. some might try to fleece you.
- مراقب دستفروش‌ها باش. بعضی از آن‌ها ممکن است سعی کنند تو را تیغ بزنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fleece

  1. verb plunder, steal
    Synonyms:
    rob steal cheat defraud swindle rip off despoil gouge overcharge milk bleed strip rifle clip pluck mulct rook con hustle cozen flimflam shaft take for a ride take to the cleaners burn rope in sell a bill of goods jerk around run a game on
    Antonyms:
    give offer
  1. noun a natural covering
    Synonyms:
    fell hide pelt
  1. noun outer coat of especially sheep and yaks
    Synonyms:
    sheepskin wool

ارجاع به لغت fleece

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fleece» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fleece

لغات نزدیک fleece

پیشنهاد بهبود معانی