Con

kɑːn kɒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
پیشوند به‌ معنی با و باهم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun adverb
از بر کردن، دانستن، مخفف کلمه عامیانه confidence ،اعتماد، گول زدن، مخالف
- to argue a matter pro and cons
- موافق و مخالف موضوعی بحث کردن
- The cons outnumbered the pros.
- تعداد مخالفان از موافقان بیشتر بود.
- a con man
- آدم شیاد
- He was conned into buying the Brooklyn bridge.
- با حیله و نیرنگ پل بروکلین را به او فروختند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد con

  1. noun trick
    Synonyms: bluff, cheat, crime, deception, double-cross, dupe, fraud, gold brick, graft, mockery, swindle, take in
    Antonyms: honesty, truthfulness
  2. verb deceive, defraud
    Synonyms: bamboozle, bilk, cajole, cheat, chicane, coax, double-cross, dupe, flimflam, fool, hoax, hoodwink, hornswoggle, humbug, inveigle, mislead, rip off, rook, sweet-talk, swindle, trick, wheedle
    Antonyms: be forthright, be honest

ارجاع به لغت con

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «con» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/con

لغات نزدیک con

پیشنهاد بهبود معانی