امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cajole

kəˈdʒoʊl kəˈdʒəʊl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    cajoled
  • شکل سوم:

    cajoled
  • سوم‌شخص مفرد:

    cajoles
  • وجه وصفی حال:

    cajoling

معنی و نمونه‌جمله

adverb
ریشخندکردن، گول زدن، چاپلوسی، گول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- We used to cajole Pari into ironing our shirts.
- ما با چرب‌زبانی پری را به اطو کردن پیراهن‌هایمان وا می‌داشتیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cajole

  1. verb attempt to coax; flatter
    Synonyms:
    apple polish argue into banter beguile blandish bootlick brownnose build up butter up con crowd deceive decoy delude dupe entice entrap get around get next to hand a line induce influence inveigle jolly lay it on thick lure make up to maneuver massage mislead oil play up to push rub the right way seduce snow soap soften soft-soap spread it on stroke suck up to sweeten up sweet-talk tantalize tempt urge wheedle work on work over
    Antonyms:
    bully force repel

ارجاع به لغت cajole

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cajole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cajole

لغات نزدیک cajole

پیشنهاد بهبود معانی