گذشتهی ساده:
cajoledشکل سوم:
cajoledسومشخص مفرد:
cajolesوجه وصفی حال:
cajolingریشخندکردن، گول زدن، چاپلوسی، گول
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We used to cajole Pari into ironing our shirts.
ما با چربزبانی پری را به اطو کردن پیراهنهایمان وا میداشتیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cajole» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cajole