امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Deceive

dɪˈsiːv dɪˈsiːv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    deceived
  • شکل سوم:

    deceived
  • سوم‌شخص مفرد:

    deceives
  • وجه وصفی حال:

    deceiving

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2
فریفتن، فریب دادن، گول زدن، اغفال کردن، زیان رساندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- He even deceived his own mother.
- او حتی مادر خود را هم گول می‌زد.
- He was deceived into buying stolen goods.
- با فریب به او مال دزدی فروختند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deceive

  1. verb mislead; be dishonest
    Synonyms:
    bamboozle beat beat out of beguile betray bilk buffalo burn cheat circumvent clip con cozen cross up defraud delude disappoint double-cross dupe ensnare entrap fake falsify fleece fool gouge gull hoax hoodwink hook humbug impose upon lead on outwit play joke on pull fast one put on rob scam screw sell skin suck in swindle take advantage of take for take for ride take in take to cleaners trick victimize
    Antonyms:
    be honest

لغات هم‌خانواده deceive

  • verb - transitive
    deceive

ارجاع به لغت deceive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deceive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deceive

لغات نزدیک deceive

پیشنهاد بهبود معانی