آخرین به‌روزرسانی:
Delude
dɪˈluːd
dɪˈluːd
گذشته‌ی ساده:
deludedشکل سوم:
deludedسوم‌شخص مفرد:
deludesوجه وصفی حال:
deludingمعنی و نمونه‌جمله
verb - transitive
فریب دادن، اغفال کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He deluded himself into thinking that they would soon hire him.
او خود را با این خیال فریب می‌داد که به زودی استخدامش خواهند کرد.
مترادف و متضاد delude
-
verb deceive, foolSynonyms:cheat trick fool deceive mislead con dupe take in hoax betray bluff snow hoodwink gull double-cross cozen outfox beguile disinform misguide illude impose on string along play trick on lead up garden path mousetrap do a number on juggle jive caboodleAntonyms:be truthful
ارجاع به لغت delude
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «delude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/delude
لغات نزدیک delude
- - deltoid
- - deltoideus
- - delude
- - deluge
- - delulu