فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Outfox

ˌaʊtˈfɑːks aʊtˈfɒks

معنی و نمونه‌جمله

collocation

حقه‌بازی کردن، زرنگ‌تر بودن، کلاه سر کسی گذاشتن، بامبول درآوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Montgomery outfoxed Marshal Rommel.

(ژنرال) مونتگ‌مری بر مارشال‌رومل پیش‌دستی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outfox

  1. verb outsmart
    Synonyms:
    defeat outdo top best outplay outwit surpass excel outperform outclass

ارجاع به لغت outfox

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outfox» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outfox

لغات نزدیک outfox

پیشنهاد بهبود معانی