فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Outdo

aʊtˈduː aʊtˈduː

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outdo

  1. verb better, overcome
    Synonyms:
    beat defeat exceed surpass top excel overcome eclipse outshine bury down best transcend outstrip leave behind outclass outrival outmaneuver outsmart outfox cream lick trash cook do in blow out of water bulldoze snow shake off outgun shoot ahead pull a fast one fake out outjockey
    Antonyms:
    lose fail

Idioms

outdo oneself

1- سخت کوشیدن 2- از همیشه بهتر بودن

لغات هم‌خانواده outdo

ارجاع به لغت outdo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outdo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outdo

لغات نزدیک outdo

پیشنهاد بهبود معانی